بازگشت

مقدمه


حركت امامان شيعه در طول تاريخ با هدف واحد «حفظ مكتب، هدايت امت، اتمام حجت، ناكام نمودن خصم و الگو شدن بر همگان» همراه بوده؛ گرچه شرايط زمان و محيط، موضع گيري هاي متفاوت به آنان ديكته و ايجاب مي كرد. (زماني پذيرش صلح تحميلي معاويه توسط امام حسن عليه السلام، يا شمشير عاشورايي امام حسين عليه السلام، يا روشن نمودن مشعل دانش و نهضت فرهنگي اسلام به وسيله امام صادق عليه السلام و..) از اين رهگذر در برابر تزويرهاي مأمون (هفتمين خليفه عباسي) را هم شاهديم كه حضرت رضا عليه السلام با تدبير الهي شيعه را از انزواي زمان بيرون آورده، به بلنداي عزت و اقتدار رساند و ائمه بعد از آن حضرت مي كوشيدند كه اين موقعيت والاي شيعي حفظ شود؛ گرچه به قيمت شهادت اين امامان در جواني تمام گردد. (سه امام بعد از علي بن موسي الرضا عليه السلام معروف به ابن الرضا از جوانترين رهبران معصوم شيعه مي باشند. امام جواد در 25 سالگي و امام هادي در 41 سالگي و امام حسن عسكري در 28 سالگي شهيد شدند.)

عصر امام هادي و امام عسكري عليهماالسلام، عصري متلاطم بود و تزلزل حكومت عباسيان و تغيير پياپي حاكمان و نزاع داخلي بر سر تصاحب قدرت سياسي، كشور اسلامي را با بحران هاي بزرگي روبه رو ساخته بود.

از سوي ديگر، انقلابيون مخالف حكومت، با شعار «رضاي آل محمد» گاه و بيگاه دست به تحركات سياسي و نظامي مي زدند و مردم را به حكومت حقه ي اهل بيت فرا مي خواندند. اين تحولات، عامل ديگري براي سختگيري نسبت به امامان شيعه به خصوص امام عسكري عليه السلام بود. در آن دوره، علويان همچنان دست به گريبان زجر و شكنجه و تبعيد و فشارهاي حكومت و زندان هاي توان فرسا بودند و ارتباط با امامان شيعه و هواداري نسبت به خاندان پيامبر، گناهي بزرگ و نابخشودني به شمار مي آمد.

گرچه شرايط براي امام، براي اعاده ي نظام سياسي جامعه به محور اصلي و در اختيار گرفتن قدرت سياسي جامعه فراهم نبود؛ ولي از نظر اعتقادي و نظري طرح مسأله ي امامت و حق غصب شده ي ائمه، همواره تهديدي براي حكام جور به شمار مي رفت و «آل محمد» به عنوان يك رقيب سياسي و محبوب القلوب و داراي پايگاه مردمي و نفوذ در دلها مطرح بودند و خلفاي عباسي براي حفظ سلطه ي خويش با آنان همواره ستيز و سختگيري داشتند. تفكر خوراج نيز، در گوشه و كنار، خود را مي نماياند و آشفتگي اوضاع فكري جامعه را دامن مي زد.

براي امامان شيعه در چنين اوضاعي جز برنامه هاي فرهنگي مكتوم و پنهاني و جز نگهباني از ميراث امامان قبلي و حفاظت بر مجموعه ي شيعه و هواداران اسلام ناب علوي و پرهيز از تنش هاي آشكار كه بهانه به دست خلفا مي داد، چاره اي ديگر نبود. اين بود كه عمل و موضع گيري در آن شرايط، بسيار حساس و دشوار بود.

تا زمان امامت حضرت امام حسن عسكري كه خشونت و برخوردهاي خلفاي عباسي، به ويژه «معتمد عباسي» عليه وي شدت يافت، زيرا مي ديدند از طرفي تشيع توانمند و تثبيت شده، به صورت قدرتي عظيم در عراق در آمده و از سويي طبق روايات فراوان سلطه گران عباسي مي دانستند آخرين امام شيعيان حضرت مهدي موعود عليه السلام از نسل امام عسكري عليه السلام خواهد بود. او كه تمام كاخ هاي ستم را در هم مي ريزد و ستمگران را كيفر و حكومت صالحان بر محور اسلام راستين و عدل علوي تشكيل خواهد داد، به علاوه براي معتمد موقعيت علمي و معنوي و محبوبيت اجتماعي امام عسكري عليه السلام قابل تحمل نبود، لذا آن حضرت را پيوسته در تعقيب، تبعيد، زندان و شكنجه و سرانجام در پادگان نظامي (سامراء) تحت مراقبت و در جواني مسموم و به قتل رساند.

امام عسكري عليه السلام معاصر با شش خليفه ظالم عباسي (متوكل، منتصر، مستعين، معتز، مهتدي و معتمد) بود، ليكن هرگز تسليم ستم نگشت و در شرايطي كه دشمن با تبليغات سوء و تهاجم فرهنگي عليه مكتب حق و حاميانش، با ايجاد شبهات، ساختن روحاني نماهايي چون جعفر كذاب، و... و نيز با تحريم اقتصادي و محروميت هاي اجتماعي بر امام و يارانش سخت مي گرفت و عده اي را هم با تهديد و تطميع منزوي كرد ليكن امام عسكري عليه السلام با برنامه ريزي دقيق توطئه ها را خنثي مي كرد. چون امام عسكري عليه السلام در آستانه ي عصري قرار داشت كه به نام «دوران غيبت» شناخته مي شود، با تمهيداتي گوناگون شرايط را براي آن دوره با آماده سازي مردم براي مواجهه با آن عصر، فراهم مي ساخت. امام عسكري عليه السلام ارتباطي محدودتر با مردم داشت و بيشتر از طريق نمايندگان و با بهره گيري از «نظام وكلايي» با هواداران تماس داشت، گاهي هم مكاتبه و مراسله، عامل اين ارتباط و پيوند و سؤال و جواب بود.

گاهي امام عسكري عليه السلام حتي با اصحاب خاص هم از پشت پرده گفتگو مي كرد. در مقطعي از زمان تنها راه ارتباط با آن حضرت «مكاتبه» بود.

سرانجام دشمن از روي ناراحتي و ناكامي آن رهبر معصوم را به شهادت رساند. امام عسكري عليه السلام مسموم و شهيد شد، اما از شهادت او پايه هاي سلطه ي عباسي سست تر و اركان نظام ستم متزلزل تر گشت. در اين ميان، آنكه بيشترين ضرر و خسران را بر دوش كشيد، امت اسلامي بود كه از وجود پيشوايي معصوم و الهي محروم مي شد و پس از آن امام، به رنج غربت و غيبت امام عصر «عج» مبتلا مي گشت.

امام حسن عسكري عليه السلام با شكوهي هر چه تمام تر تشييع و به خاك سپرده شد. آن روز سامرا شاهد عظيم ترين تجمع مردمي و اظهار علاقه و محبت و ابراز اندوه و غم در سوگ آن حجت الهي بود. پيكر مطهرش در خانه ي خود آن حضرت و كنار قبر امام هادي عليه السلام دفن شد، تا دو خورشيد جاودان براي هميشه ي تاريخ، سامرا را نورافشان كنند.

اينك به برخي از برنامه هاي درس آموز آن امام مظلوم و مهربان اشاره مي كنيم:

الف - فعاليت هاي علمي:

1- تأسيس حوزه علميه.

2- تربيت شاگردان بسيار و والامقام همانند: احمد بن اسحاق قمي، عثمان بن سعيد عمري، حسين بن روح (هر دو از نواب اربعه امام زمان عليه السلام) عبدالله بن جعفر حميري و...

3- مناظره و گفتمان با فيلسوفان معروف عراق «اسحاق كندي» و راهبان مسيحي و...

4- ارسال نامه ها و پيك ها براي شيعيان مناطق (مانند نامه آن حضرت به علي بن حسين بن بابويه قمي) حتي گاه از زندان اعلاميه هاي هشدار دهنده مي فرستاد.

5- موضع گيري هاي جاذب و قاطع در برابر انديشه هاي انحرافي صوفيان، دوگانه پرستان، واقفيه و مفوضه و...

6- اعزام نمايندگان به نقاط مختلف كشور اسلامي و ارتباط با شيعيان و...

7- نشر معارف اسلامي و بيان آنها براي افراد مستعد (تفسير معروف آن حضرت، مكاتبات الرجال، مواعظ قصار و...)

8- پاسخ گويي به شبهات و مسائل.

9- تشويق نشر دهندگان و نگهبانان فرهنگ اهل بيت عليهم السلام.

ب - حمايت اقتصادي و رسيدگي به محرومان، پرداخت بدهي آنان با جمع آوري اموال شيعيان.

ج- كوشش هاي سري سياسي، به وسيله شبكه ارتباطي و نمايندگي در قشرهاي مختلف (عثمان بن سعيد با عنوان روغن فروش) حفظ يارانش را با تاكتيك تقيه و رازداري، داشتن افرادي در رژيم حاكم همانند: «انوشي نصراني» كه نويسنده دربار بود، توجيه عناصر تأثيرگذار و تأكيد بر تحمل سختي ها و...

د - ظهور كرامات فراوان از آن حضرت (با هدف تقويت شيعيان، معرفي موقعيت معنوي امام و رفع ترديد برخي دوستان و اتمام حجت بر مخالفان).

ه - آماده نمودن شيعيان براي عصر غيبت امام موعود و بيان تكاليف آن دوران.

روش كار:

همانطور كه در مقدمه فرهنگ سخنان ساير ائمه عليهم السلام بيان شد، در اين جا هم همانطور عمل شده است، يعني پس از شناسايي منابع، استخراج احاديث شروع شد و پس از استخراج، تنظيم و موضوع بندي سخنان امام عليه السلام به شكل زير در چهار فصل انجام گرفت:

فصل اول: سخنان امام عليه السلام در عقايد

فصل دوم: سخنان امام عليه السلام در احكام

فصل سوم: سخنان امام عليه السلام در اخلاق

فصل چهارم: در موضوع دعا و زيارت و دعاهاي نقل شده از آن حضرت.

در اين مجموعه هم سعي شده احاديث تكرار و تقطيع نشود و در ترتيب متن احاديث هم از منابع اوليه انتخاب شده است و تا حد امكان نيز تلاش شده متن كامل تر آورده شود و چنانچه در متن احاديث در منابع اختلاف قابل توجهي بود بيان گردد و اگر اختلاف در متن خيلي زياد بود دو حديث محسوب شده و هر دو آورده شده است.

نكته قابل ذكر ديگر اينكه با توجه به اينكه كتاب تفسيرالمنسوب إلي الامام الحسن العسكري انتسابش به امام عليه السلام قطعي نيست لذا در اين موسوعه احاديثي كه فقط در تفسير منسوب به امام حسن عسكري عليه السلام آمده و در منابع ديگر حديثي پيدا نكرديم در اين موسوعه نيامده است.

در پايان از همه ي محققان و همكاراني كه ما را در مرحله استخراج احاديث، بررسي تصحيح و مقابله و مراحل مختلف ديگر ياري كردند، به ويژه حجج اسلام آقايان حاج شيخ حسين خدادادي، حاج شيخ عبدالله صالحي و شيخ علي غلامي و شيخ احمد اسلام پناه تقدير و تشكر مي شود.

از عزيزاني كه موفق به مطالعه كتاب خواهند شد، انتظار داريم نظرات ارزشمند خود را براي ما ارسال كنند تا در چاپ هاي بعدي اين مجموعه كامل تر گردد.

گروه حديث پژوهشكده ي باقرالعلوم عليه السلام