بازگشت

التوحيد (توحيد)


[1] - 1- الكليني: عن علي بن محمد بن محمد بن الحسن، عن سهل، قال:

كتبت إلي أبي محمد عليه السلام، سنة خمس و خمسين و مائتين، قد اختلف يا سيدي! أصحابنا في التوحيد، منهم من يقول: هو جسم، و منهم من يقول: هو صورة، فان رأيت يا سيدي! أن تعلمني من ذلك ما أقف عليه و لا أجوزه فعلت متطولاً علي عبدك.

فوقع عليه السلام بخطه: سألت عن التوحيد، و هذا عنكم معزول [1] ، الله واحد أحد، لم يلد و لم يولد و لم يكن له كفواً أحد، خالق و ليس بمخلوق، يخلق تبارك و تعالي ما يشاء من الأجسام و غير ذلك، و ليس بجسم، و يصور ما يشاء و ليس بصورة، جل ثناؤه، و تقدست أسماؤه أن يكون له شبه، هو لا غيره، ليس كمثله شي ء، و هو السميع البصير. [2] .

[1] -1- كليني از علي بن محمد بن محمد بن حسن، از سهل نقل مي كند كه گفته است:

در سال 255 به امام حسن عسكري عليه السلام نوشتم: سرورم، اصحاب ما درباره ي توحيد اختلاف دارند. برخي از آنان مي گويند: او جسم است و بعضي مي گويند: او صورت است. سرورم، اگر صلاح بداني و در اين مسئله مرا چيزي بياموزي كه بر همان بايستم و از آن فراتر نروم، بر اين بنده ات احسان كرده اي.

پس به خط شريف خود نوشت: درباره ي توحيد پرسيدي، اين مسئله از شما برداشته شده است. [3] خداوند، يكتاي يگانه است، نه زاده است و نه زاده شده است و نه كسي همتاي اوست؛ آفريننده است ولي آفريده نيست، خداي متعالي آنچه را از جسم و جز آن بخواهد مي آفريند و جسم نيست، هر چه را بخواهد صورتگري مي كند و صورت نيست، ثناي او شكوهمند و نامهاي او مقدس و منزه از آن است كه شبيهي داشته باشد، اوست نه غير او، چيزي همچون او نيست و او شنواي بيناست.


پاورقي

[1] قال المجلسي: و هذا عنكم معزول أي لا يجب عليكم التفكر في الذات و الصفات، بل عليكم التصديق بما وصف تعالي به نفسه.

[2] الكافي 1: 103 ح 10، التوحيد: 101 ح 14 باختلاف يسير، بحارالأنوار 3: 260 ح 10.

[3] علامه ي مجلسي گويد: معناي اين كه «اين از شما معزول» است، يعني تفكر در ذات و صفات بر شما واجب نيست، بلكه بر شما لازم است او را به همان گونه كه خداي متعال خودش را توصيف كرده است، بشناسيد و باور كنيد.