بازگشت

تفسير قوله تعالي: (ثم أورثنا الكتاب الذين...)


[28] -21- ابن حمزة: قال أبوهاشم الجعفري، قال:

كنت عند أبي محمد عليه السلام، فسألته عن قول الله تعالي: (ثم أورثنا الكتاب الذين اصطفينا من عبادنا فمنهم ظالم لنفسه و منهم مقتصد و منهم سابق بالخيرات بإذن الله) [1] .

فقال عليه السلام: كلهم من آل محمد عليهم السلام، الظالم لنفسه الذي لا يقر بالامام، و المقتصد العارف بالامام، و السابق بالخيرات باذن الله الامام.

قال: فدمعت عيناي و جعلت أفكر في نفسي، عظم ما أعطي الله آل محمد عليهم السلام، فنظر إلي و قال: الأمر أعظم مما حدثتك به نفسك من عظم شأن آل محمد عليهم السلام، فاحمد الله فقد جعلك متمسكا بحبلهم، تدعي يوم القيامة بهم، إذا دعي كل أناس بامامهم، فابشر، يا أباهاشم! فإنك علي خير. [2] .

تفسير آيه ي (ثم اورثنا الكتاب الذين...)

[28] -21 - ابن حمزه از ابوهاشم جعفري چنين نقل كرده است:

در محضر امام عسكري عليه السلام بودم. از او درباره ي اين آيه پرسيدم: «سپس كتاب را به ميراث كساني رسانديم كه ايشان را از بندگان خود برگزيديم. پس برخي از آنان به خويش ستمگر بودند و برخي ميانه رو بودند و بعضي به اذن خداوند در كارهاي نيك پيشتاز بودند.»

فرمود: همه ي آنان از خاندان محمد صلي الله عليه وآله هستند، آن كه بر خويش ستم كرده، كسي است كه به امام اعتراف ندارد، ميانه رو كسي است كه امام را بشناسد و پيشتاز كارهاي نيك به اذن خدا، امام است.

گويد: چشمانم اشكبار شد، در پيش خود به عظمت نعمتي مي انديشيدم كه خداوند به دودمان محمد صلي الله عليه وآله بخشيده است. حضرت نگاهي به من انداخت و فرمود: مسئله، بزرگ تر از آن است كه با خويش درباره ي والايي شأن خاندان محمد صلي الله عليه وآله مي انديشيدي، پس خدا را سپاس بگو كه تو را از چنگ زنندگان به ريسمان آنان قرار داده و روز قيامت به نام ايشان مي خوانندت، آن روز كه هر كس را به پيشوايشان صدا زنند. اي ابوهاشم مژده باد كه تو بر خير و نيكي هستي


پاورقي

[1] فاطر: 35 / 32.

[2] الثاقب في المناقب: 566 ح 506.