بازگشت

شق ثوبه في مصيبة أبيه (جامه دريدن در سوگ پدر)


[53] -7- الطوسي: أحمد بن علي، قال: حدثني إسحاق، قال: حدثني ابراهيم بن الخضيب الأنباري، قال:

كتب أبوعون الأبرش قرابة نجاح بن سلمة إلي أبي محمد عليه السلام: أن الناس قد استوحشوا من شقك ثوبك علي أبي الحسن عليه السلام.

فقال: يا أحمق! ما أنت وذاك، قد شق موسي علي هارون عليهماالسلام، ان من الناس من يولد مؤمنا و يحيي مؤمنا و يموت مؤمنا، و منهم من يولد كافرا، و يحيي كافرا و يموت كافرا، و منهم من يولد مؤمنا و يحيي مؤمنا و يموت كافرا، و أنك لا تموت حتي تكفر و تغير عقلك.

فما مات حتي حجبه ولده عن الناس و حبسوه في منزله، في ذهاب العقل و الوسوسة، و لكثرة التخليط، و يرد علي أهل الامامة، و انكشف عما كان عليه. [1] .

[53] -7- شيخ طوسي با سند خويش نوشته است:

ابوعون ابرش از نزديكان نجاج بن سلمه به امام حسن عسكري عليه السلام نوشت:

مردم از اينكه در سوگ پدرت امام هادي عليه السلام جامه بر تن دريدي، دچار سؤال شده اند!

فرمود: اي نادان، تو را به اين كار چه؟ حضرت موسي در سوگ برادرش هارون، جامه دريد. برخي از مردم مؤمن به دنيا مي آيند، مؤمن زندگي مي كنند و مؤمن از دنيا مي روند. برخي از آنان نيز كافر به دنيا مي آيند و كافر زندگي مي كنند و كافر مي ميرند. برخي هم مؤمن به دنيا مي آيند، مؤمن زندگي مي كنند و كافر مي ميرند. و تو نمي ميري مگر آن كه كافر شوي و عقلت را از دست بدهي.

و او نمرد، تا آن كه عقلش را از دست داد و دچار وسواس شد و بسيار اشتباه مي كرد و پيروان امامت را رد مي كرد و فكر و عقيده ي باطني اش آشكار شد، تا آنكه فرزندانش او را از مردم پوشيده داشتند و در خانه اش زنداني اش كردند.


پاورقي

[1] اختيار معرفة الرجال 2: 842 ح 1085، المناقب لابن شهر آشوب 4: 435 باختصار، كشف الغمة 2: 418. بحارالأنوار 50: 191 ح 3 وسائل الشيعة 2: 917 ج 6، مدينة المعاجز 7: 650 ح 124.