[99] -13- الاربلي: عن محمد بن حمزة السروري [1] ، قال:

كتبت علي يد أبي هاشم داود بن القاسم الجعفري، و كان لي مواخيا، إلي أبي محمد عليه السلام أسأله أن يدعو لي بالغني، و كنت قد أملقت، فأوصلها.

و خرج الجواب علي يده: أبشر! فقد أجلك الله تبارك و تعالي بالغني، مات ابن عمك يحيي بن حمزة، و خلف مأة ألف درهم، و هي واردة عليك، فاشكر الله و عليك بالاقتصاد [2] ، و اياك و الاسراف، فإنه من فعل الشيطنة.

فورد علي بعد ذلك قادم معه سفاتج من حران، و إذا ابن عمي قد مات في اليوم الذي رجع إلي أبوهاشم بجواب مولاي أبي محمد عليه السلام، فاستغنيت و زال الفقر عني، كما قال سيدي، فأديت حق الله في مالي، و بردت اخواني و تماسكت بعد ذلك - و كنت رجلا مبذرا - كما أمرني أبومحمد عليه السلام. [3] .

[99] -13- اربلي از محمد بن حمزه ي سروري [4] نقل مي كند:

به دست ابوهاشم داوود بن قاسم جعفري كه با من دوست بود، نامه اي به امام عسكري عليه السلام نوشتم و درخواست كردم كه دعا كند ثروتمند شوم؛ چون تنگدست بودم. نامه را به حضرت رساند. جواب نامه به دست او اين گونه آمد:

بشارت باد، خداوند تو را با توانگري گرامي داشت، پسر عمويت يحيي بن حمزه درگذشت و صد هزار درهم بر جا نهاد، آن ها به تو مي رسد. خدا را شكر كن و ميانه روي پيشه ساز و از اسراف بپرهيز كه كار شيطان است.

پس از آن كسي از حران پيش من آمد كه سفته هايي همراه داشت و پسر عمويم همان روز مرده بود كه ابوهاشم جواب نامه ام را از سوي سرورم، امام عسكري عليه السلام آورد. بي نياز شدم و تنگدستي ام از ميان رفت. همان گونه كه سرورم خبر داده بود. حق خدا را نسبت به مالم پرداختم و برادرانم را نيز خوشحال كردم و پس از آن همان طور كه مولايم دستور داده بود، ميانه روي پيشه كردم، قبلا فردي ولخرج بودم.