بازگشت

كرامته في الحبس (كرامت آن حضرت در زندان)


[161] -75- و روي: روي أن أحد أصحابه صار اليه، و هو في الحبس و خلا به فقال له: أنت حجة الله في أرضه، و قد حبست في خان الصعاليك، فأشار بيده و قال عليه السلام: انظر! فإذا حواليه روضات و بساتين و أنهار جارية، فتعجب الرجل، فقال عليه السلام: حيث ما كنا هكذا لسنا في خان الصعاليك. [1] .

[161] -75- روايت شده كه يكي از اصحاب او در زندان نزد آن حضرت رفت و با او خلوت كرد و به حضرت گفت: تو حجت خداوند در زمين اويي، اينك در بند درويشان به زندان افتاده اي. حضرت با دست خود اشاره كرد و فرمود: نگاه كن. اطراف او باغ و بوستان و نهرهاي جاري بود. آن مرد تعجب كرد. حضرت فرمود: آنجا كه ما هستيم، همينطور است، ما در بند و قسمت فقيران و درويشان نيستيم.


پاورقي

[1] عيون المعجزات: 137، مدينة المعاجز 7: 602 ح 2590.