بازگشت

رد الصوفيه (رد صوفي گري)


[191] -1- الطوسي: عن علي بن محمد بن قتيبة، قال: حدثني أبوحامد أحمد بن ابراهيم المراغي [1] ، قال: ورد علي القاسم بن العلا نسخة ما كان خرج من لعن ابن هلال، و كان ابتداء ذلك أن كتب عليه السلام إلي قوامه بالعراق: احذروا الصوفي المتصنع.

قال: و كان من شأن أحمد بن هلال أنه قد كان حج أربعا و خمسين حجة، عشرون منها علي قدميه، قال: و كان رواة أصحابنا بالعراق لقوه و كتبوا منه. و أنكروا ما ورد في مذمته، فحملوا القاسم بن العلاء علي أن يراجع في أمره، فخرج اليه: قد كان أمرنا نفذ اليك في المتصنع ابن هلال لا رحمه الله، بما قد علمت لم يزل، لا غفر الله له ذنبه، و لا أقاله عثرته، يداخل في أمرنا بلا اذن منا و لا رضي، يستبد برأيه، فيتحامي من ديوننا، لا يمضي من أمرنا الا بما يهواه و يريد، أرداه الله بذلك في نار جهنم، فصبرنا عليه حتي بتره الله بدعوتنا عمره.

و كنا قد عرفنا خبره قوما من موالينا في أيامه لا رحمه الله، و أمرنا هم بالقاء ذلك إلي الخاص من موالينا، و نحن نبرء إلي الله من ابن هلال، لا رحمه الله، و ممن لا يبرء منه.

و أعلم الاسحاقي سلمه الله و أهل بيته مما أعلمناك من حال هذا الفاجر و جميع من كان سألك و يسألك عنه، من أهل بلده و الخارجين، و من كان يستحق أن يطلع علي ذلك، فإنه لا عذر لأحد من موالينا في التشكيك فيما يؤديه عنا ثقاتنا، قد عرفوا بأننا نفاوضهم سرنا، و نحمله اياه اليهم، و عرفنا ما يكون من ذلك ان شاء الله تعالي.

و قال أبوحامد: فثبت قوم علي انكار ما خرج فيه، فعاودوه فيه، فخرج: لا شكر الله قدره، لم يدع المرء ربه بأن لا يزيغ قلبه بعد أن هداه، و أن يجعل ما من به عليه مستقرا، و لا يجعله مستودعا، و قد علمتم ما كان من أمر الدهقان عليه لعنة الله، و خدمته و طول صحبته، فأبدله الله بالايمان كفرا حين فعل ما فعل، فعاجله الله بالنقمة و لا يمهله، و الحمدلله لا شريك له، و صلي الله علي محمد و آله و سلم. [2] .

[191] -1- شيخ طوسي با سند خود از احمد بن ابراهيم مراغي [3] چنين نقل مي كند:

نسخه اي از آنچه درباره ي لعن ابن هلال صادر شده بود، به قاسم بن علا رسيد. آغاز آن چنين بود كه امام حسن عسكري عليه السلام به كارگزارانش در عراق نوشته بود: از صوفي رياكار بپرهيزيد.

گويد: وضع احمد بن هلال بر اين گونه بود كه پنجاه و چهار بار به حج رفته بود، كه بيست بار آن پياده بود.

گويد: روايان اصحاب ما در عراق به ديدارش مي رفتند و از او حديث مي نوشتند و آنچه را در مذمت او وارد شده، انكار مي كردند. قاسم بن علا را واداشتند كه درباره ي او[با امام]مكاتبه كند. از سوي امام براي او چنين جوابي آمد:

دستور ما درباره ي ابن هلال ظاهرساز و رياكار، پيش تر به تو رسيده بود. خدا رحمتش نكند! همان نظر كه دانسته اي، همچنان باقي است، خداوند گناهانش را نيامرزد و لغزشش را نپذيرد. بدون اجازه و رضايت ما در كار ما دخالت مي كند، به رأي شخص خود عمل مي كند، بدهي هاي ما را نمي دهد، فرمان ما را هم اجرا نمي كند مگر آنچه را دلش بخواهد. خداوند به سبب اين كارش او را در آتش دوزخ سرنگون سازد. ما بر او صبر كرديم، تا آن كه خداوند با نفرين ما عمرش را به پايان رساند.

ما وضع او را در دوراني كه بود - كه خدا نيامرزدش - به گروهي از دوستانمان هم شناسانديم و به آنان دستور داديم كه اين مطلب را به دوستان خاص ما برسانند. ما به درگاه خدا از ابن هلال بيزاري مي جوييم، خدا او را و كسي را كه از وي بيزاري نمي جويد، رحمت نكند.

به اسحاقي - كه خدا او و خانواده اش را سلامت بدارد - و به هر كس كه از تو درباره ي اين فاجر پرسيده و مي پرسد، از همشهريانش يا ديگران، و به هر كس كه شايسته ي آن است كه آگاه باشد، آنچه را درباره ي او براي تو بيان كرديم، خبر بده، هيچ يك از دوستان ما درباره ي آنچه افراد مورد اطمينان ما از طرف ما بيان مي كنند حق ندارد شك كند، افراد مورد اطميناني كه شناخته شده اند و به اين كه ما در نهان با آنان گفت و گو مي كنيم و اسرار خود را به آنان مي سپاريم و آنچه را هست به آنان مي شناسانيم، ان شاءالله تعالي.

ابوحامد گويد: گروهي همچنان آنچه را درباره ي او صادر شده بود، انكار مي كردند، دوباره نامه نوشتند از سوي حضرت چنين جواب آمد:

خداوند پاداشش ندهد. اين شخص نگذاشت كه خداوند پس از هدايتش، دل او را از گمراهي باز دارد و نعمتي را كه به او داد، تداوم بخشد و آن را موقتي قرار ندهد. از وضع دهقان - كه لعنت خدا بر او باد - و از سابقه ي خدمت و همنشيني دراز مدتش آگاهيد. وقتي آن كارها را كرد، خداوند ايمانش را به كفر مبدل ساخت و در انتقام او تسريع كرد و به او مهلت نداد. حمد خدايي را كه بي شريك است و درود و سلام خدا بر محمد صلي الله عليه وآله و خاندانش باد.


پاورقي

[1] عده الشيخ الطوسي رحمه الله في أصحاب العسكري عليه السلام، قاموس الرجال 1: 366 رقم 263.

[2] اختيار معرفة الرجال 2: 816 ح 1020، بحارالأنوار 50: 318 ح 15، مستدرك الوسائل 12: 318 ح 14194 قعطة منه.

[3] شيخ طوسي او را از اصحاب امام عسكري عليه السلام شمرده است (قاموس الرجال، ج 1، ص 366شماره ي 263).