بازگشت

معرفة اول شهر رمضان (شناخت اول ماه رمضان)


[221] -25- السيد ابن طاووس: فمن ذلك ما وجدته مرويا عن جدي أبي جعفر الطوسي باسناده قال: أخبرنا ابوأحمد ايده الله تعالي، قال: حدثنا ابوالهيثم محمد بن ابراهيم المعروف بابن أبي رمثة من أهل كفرتوثا بنصيبين، قال: حدثني أبي، قال:

دخلت علي الحسن العسكري صلوات الله عليه في أول يوم من شهر رمضان، و الناس بين متيقن وشاك، فلما بصر بي قال لي: يا أباابراهيم في أي الحزبين أنت في يومك؟ قلت: جعلت فداك يا سيدي اني في هذا قصدت، قال: فاني اعطيك اصلا إذا ضبطته لم تشك بعد هذا ابدا، قلت: يا مولاي من علي بذلك.

فقال: تعرف أي يوم يدخل المحرم، فانك إذا عرفته كفيت طلب هلال شهر رمضان، قلت: و كيف يجزي معرفة هلال محرم عن طلب هلال شهر رمضان؟ قال: ويحك انه يدلك عليه فتستغني عن ذلك، قلت: بين لي يا سيدي كيف ذلك؟

قال: فانتظر أي يوم يدخل المحرم، فان كان اوله الأحد فخذ واحدا، و ان كان اوله الاثنين فخذ اثنين، و ان كان الثلثاء فخذ ثلاثة، و ان كان الأربعاء فخذ أربعة، و ان كان الخميس فخذ خمسة، و ان كان الجمعة فخذ ستة، و ان كان السبت فخذ سبعة، ثم احفظ ما يكون و زد عليه عدد ائمتك، و هي أثنا عشر، ثم اطرح مما معك سبعة سبعة، فما بقي مما لا يتم سبعة فانظركم هو، فان كان سبعة فالصوم السبت، و ان كان الستة فالصوم الجمعة، و ان كان خمسة فالصوم الخميس، و ان كان أربعا فالصوم الأربعاء، و ان كان ثلاثة فالصوم الثلثاء، و ان كان اثنين فالصوم يوم الاثنين، و ان كان واحدا فالصوم يوم الأحد، و علي هذا فابن حسابك نصبه موافقا للحق ان شاءالله تعالي.

أقول: ربما كان قول الراوي: فما بقي مما لا يتم سبعة، من زيادة، أحد الرواة أو من الناسخين، لانه قد ذكر فيه: فان كان سبعة فالصوم السبت، و لانه إذا كان أول المحرم مثلا يوم الاثنين، و ضم الاثنين إلي عدد الائمة عليهم السلام، و هو اثنا عشر، صار العدد اربعة عشرة، فإذا عد سبعة و سبعة ما يبقي عدد ينقص عن سبعه. [1] .

[221] -25- از آن جمله است آنچه يافتم كه از جدم شيخ طوسي با سند خود از ابن ابي رمثه - از مردم كفرتوثا در نصيبين - روايت شده كه گويد پدرم گفت:

در اولين روز ماه رمضان خدمت امام حسن عسكري عليه السلام رسيدم در حالي كه مردم بعضي يقين و برخي شك داشتند. چون مرا ديد فرمود: اي اباابراهيم، تو امروز از كدام گروهي؟ عرض كردم: فدايت شوم به همين خاطر خدمت شما رسيده ام. فرمود: به تو اصلي مي آموزم كه اگر آن را خوب فرا بگيري، پس از اين هرگز شك نمي كني. گفتم: سرورم، بر من منت بگذار و بگو.

فرمود: ببين چه روزي محرم وارد مي شود، اگر آن را شناختي از طلب كردن هلال ماه رمضان بي نياز مي شوي. گفتم: چگونه شناختن هلال از محرم از جست و جوي هلال ماه رمضان بي نياز مي كند؟ فرمود: آن تو را به اين راهنمايي مي كند، چگونه از آن اظهار بي نيازي مي كني؟ گفتم: سرورم، برايم بيان كن كه چگونه است؟

فرمود: منتظر باش ببين ماه محرم چه روزي وارد مي شود. اگر اول محرم يك شنبه بود، «يك» را در نظر بگير، اگر اول آن دوشنبه بود، «دو» و اگر سه شنبه بود، «سه» و اگر چهارشنبه بود، «چهار» و اگر پنج شنبه بود، «پنج» و اگر جمعه بود، «شش» و اگر شنبه بود، «هفت» را در نظر بگير، سپس هر كدام را كه در نظر گرفتي، عدد امامانت، يعني «دوازده» را بر آن بيفزاي، سپس هفت تا هفت تا كم كن، پس آن چه را كه مي ماند و به هفت نمي رسد ببين چند است. اگر هفت تا بود، روزه[و اول رمضان]شنبه است، اگر شش تا بود، روزه جمعه است، اگر پنج تا بود روزه پنج شنبه است، اگر چهار تا بود. روزه چهارشنبه است، اگر سه تا بود سه شنبه است، اگر دو تا بود، روزه دوشنبه است و اگر يكي بود، روزه يك شنبه است، حساب خود را بر همين پايه بگير، ان شاءالله ماه رمضان را مطابق با واقع خواهي يافت.

مي گويم: شايد اين سخن راوي كه «آنچه مي ماند و به هفت نمي رسد» افزوده ي يكي از راويان يا نسخه نويسان باشد، چون در حديث آمده كه اگر هفت تا بود، روزه شنبه است، مثلا اگر اول محرم دوشنبه باشد و عدد امامان را كه دوازده است بر آن بيفزايند، مي شود چهارده، اگر هفت تا هفت تا كم كنند، عددي نمي ماند كه كمتر از هفت باشد.


پاورقي

[1] اقبال الأعمال 1: 56، تفسير البرهان 1: 189 ح 1.