بازگشت

آن حضرت و شك كنندگان در امامت ايشان


يكي از مسائلي كه آن حضرت در آغاز دوران تصدي امامت با آن دست به گريبان بودند وجود افرادي بود كه در مورد ايشان شك و ترديد داشتند، و گاه با نامه و پيغام و گاه با سؤالات، ايشان را آزمايش مي كردند، بگونه اي كه ايشان از كثرت سؤالات وارده ناراحت و خسته مي شدند.

مرحوم حراني كلامي از آن حضرت نقل كرده كه بيانگر اين وضع مي باشد: «هيچ يك از پدرانم به چيزي همانند آنچه من بدان مبتلا شدم دچار نگرديدند، اگر آنچه بدان اعتقاد پيدا كرده و بدان ايمان آورده ايد، زماني منقطع گردد شك شما جاي دارد، و اگر همواره امتداد دارد ديگر شك شما بي معني است.» [1] .



[ صفحه 12]



مسعودي از هارون بن مسلم نقل مي كند كه گفت: بعد از درگذشت امام هادي عليه السلام من و گروهي از اصحاب به امام عسكري عليه السلام نامه نوشتيم و از او در مورد وصي پدرش سؤال نموديم، امام در جواب نوشت: «گفتار شما را دانستم، اگر تا اين زمان هنوز در شك بسر مي بريد اين مصيبتي بزرگ است، من وصي پدرم هستم و امام شما بعد از او من مي باشم، و پدرم حضورا اين معنا را بيان داشته، خداوند، فرشتگان و اوليائش را بر اين معنا گواه مي گيرم، اگر بعد از ديدن خطم و شنيدن سخنم در زمينه وصايت و جانشيني من باز شك مي كنيد در بهره وري به خطا رفته و از راه منحرف گرديده ايد.» [2] .


پاورقي

[1] تحف العقول: 517.

[2] اثبات الوصية: 238.