بازگشت

امام در دوران خلافت المهتدي بالله


او ابوعبدالله محمد بن واثق بن معتصم بن هارون الرشيد بود، بعد از آنكه معتز خود را از خلافت خلع كرد و اذعان كرد قادر به خلافت نيست مهتدي بالله را خليفه اعلام نمود و به عنوان اولين فرد در بيست و نهم رجب سال 255 با او بيعت كرد، او خليفه اي است كه به كثرت زهد و عبادت مشهور گرديده، تا آنجا كه ابن اثير گويد: «مهتدي بالله از خوش روش ترين خلفا و نيكوترين آنان، و پرهيزكارترين و عابدترين و زاهدترين آنان بود» [1] .

اما حقيقت برخلاف اين است، او زاهد نمائي بيش نبود، و بر شدت زهد و پارسائي او همين بس كه از كينه و حسد قصد نابودي علويان به ويژه امام عسكري عليه السلام را داشت.

كليني از احمد بن محمد نقل مي كند كه گفت: هنگامي كه مهتدي بالله قصد قتل علويان را نمود به امام عسكري عليه السلام نامه نوشتم: اي سرورم سپاس خداي را كه او را از ما به كار ديگري مشغول ساخت، اما شنيده ام كه



[ صفحه 18]



تو را تهديد نموده و مي گويد: به خدا سوگند كه آنان را از روي زمين برخواهم داشت، امام به خط خود نوشت: اين كار به عمر او وفا نمي كند، از امروز پنج روز را بشمار، و در روز ششم كشته مي شود بعد از آنكه به خفت و ذلت مبتلا گرديده شده باشد. [2] .

بهترين گواه بر آنكه او نيز رهرو همان راه خلفاي پيشين عباسي بود آن است كه امام را چندين بار زنداني ساخت.

شيخ طوسي از ابوهاشم روايت كرده كه گفت: همراه امام عسكري عليه السلام در زندان مهتدي بالله بودم، فرمود: اي ابوهاشم اين طاغي و تجاوزگر مي خواهد امشب با تقدير خداوند بازي كند، در حالي كه خداوند عمرش را كوتاه ساخته و آن را براي خليفه ي بعدش مقرر نموده، و من پسري ندارم و به زودي داراي پسري مي شوم، ابوهاشم گويد: صبح آن روز تركها بر مهتدي بالله هجوم برده و او را كشتند و معتمد جاي او نشست و ما سالم مانديم.


پاورقي

[1] الكامل في التاريخ 7: 233.

[2] اصول كافي: 1: 510.