بازگشت

ميلاد نور


شيخ صدوق رحمه الله در كتاب ارزشمند خويش «اكمال الدين» [1] ، از حكيمه دخت گرانقدر امام جواد عليه السلام اين گونه آورده است. حكيمه خاتون گويد:

يازدهمين امام نور حضرت امام حسن عسكري عليه السلام پيام رساني به سوي من گسيل داشت و مرا به خانه خويش فراخواند.

هنگامي كه وارد شدم فرمود:

عمه جان! افطار امشب را نزد ما باش؛ چرا كه امشب، شب مبارك پانزدهم شعبان است و در چنين شبي خداوند، جهان را به نور وجود حجت خويش، نور باران خواهد ساخت.

در روايت ديگري آمده است كه فرمود: در چنين شبي، حضرت مهدي عليه السلام ديده به جهان خواهد گشود. همو كه خداوند، زمين را پس از مردنش، به دست او و با ظهور او زنده و پرطراوت خواهد ساخت.

پرسيدم: سرورم! مادر او كيست؟

فرمود: نرجس، بانوي بانوان.

گفتم: فدايت گردم! من در او هيچ نشان و اثري از آنچه نويد مي دهيد، نمي بينم.

فرمود: حقيقت همان است كه گفتم، آماده باش!

پس از اين گفت و گو به خانه ي نرجس عليهاالسلام آمدم. آن وجود گرانمايه به عنوان تجليل و احترام از من، پيش آمد تا كفش هاي مرا درآورد و مرا تكريم كند.

در پاسخ احترام او گفتم: از اين پس، شما سرور من و سرور خاندانم خواهيد بود.

او از سخن من شگفت زده شد و گفت: عمه جان! چگونه ممكن است در حالي كه شما دختر امام، خواهر امام و عمه ي امام هستيد و خود بانويي انديشمند و پروا پيشه و بادرايت و من خدمتگزار شما هستم.



[ صفحه 159]



حضرت امام حسن عسكري عليه السلام گفت وگوي ما را شنيد و فرمود: عمه جان! خداوند به شما پاداش نيك عنايت فرمايد.


پاورقي

[1] اكمال الدين: ص 424.