بازگشت

نامه اي به فقيه قمي


امام حسن عسكري - عليه السلام - نامه اي به فقيه بزرگوار ابوالحسن علي بن



[ صفحه 84]



الحسين بن موسي بن بابويه قمي، بزرگ شيعه و چهره بارز حديث و فقه و ديگر علوم اسلامي، نگاشت كه در آن پس از ياد خدا و آيه مباركه «بسمله» چنين آمده بود:

حمد، خداي عالميان را سزا است. عاقبت نيكو از آن متقيان و بهشت شايسته موحدان و دوزخ بايسته ي ملحدان است. ستم، تنها ستمگران را فرامي گيرد و خدايي جز بهترين آفريدگار نيست. درود و صلوات بر بهترين آفريده خدا محمد مصطفي و خاندان پاك او باد.

«اما بعد: اوصيك - يا شيخي و معتمدي، و فقيهي اباالحسن علي بن الحسين القمي، وفقك الله لمرضاته، و جعل من صلبك اولادا صالحين برحمته - بتقوي الله، و اقام الصلاة و ايتاء الزكاة، فانه لا تقبل الصلاة من مانعي الزكاة، و اوصيك بمغفرة الذنب، و كظم الغيظ، صلة الرحم، و مواساة الاخوان، و السعي في حوائجهم في العسر و اليسر، و الحلم عند الجهل، و التفقه في الدين، و التثبت في الامور، والتعهد للقرآن، و حسن الخلق، فالامر بالمعروف، فالنهي عن المنكر قال الله عز و جل:

«لا خير في كثير من نجواهم الا من امر بصدقة أو معروف او اصلاح بين الناس» [1] .

و اجتناب الفواحش كلها، و عليك بصلاة الليل فان النبي اوصي عليا فقال: يا علي عليك بصلاة الليل - ثلاث مرات - و من استخف بصلاة الليل فليس منا، فاعمل بوصيتي، و امر شيعتي حتي يحملوا عليه، و عليك بانتظار الفرج، فان النبي - صلي الله عليه و آله - قال: افضل اعمال امتي انتظار الفرج، و لا يزال شيعتنا في حزن حتي يظهر ولدي الذي بشر به النبي - صلي الله عليه و آله -، انه يملأ الأرض عدلا و قسطا كما ملئت ظلما و جورا، فاصبر يا شيخي و أمر جميع شيعتي بالصبر:



[ صفحه 85]



«ان الأرض لله يورثها من يشاء من عباده و العاقبة للمتقين» [2] .

و السلام عليك و علي جميع شيعتنا و رحمة الله و بركاته و حسبنا الله و نعم الوكيل، نعم المولي، و نعم النصير....» [3] .

«اما بعد: اي بزرگ و مورد اعتمادم اي فقيه اي ابوالحسن علي بن الحسين قمي - كه خداوند تو را توفيق انجام افعال پسنديده ي حق دهد و از نسلت به رحمت خود فرزندان صالحي به وجود آورد - تو را وصيت مي كنم به تقواي الهي، بپا داشتن نماز، پرداخت زكات - كه نماز از آنان كه زكات نمي دهند پذيرفته نمي شود - و تو را توصيه مي كنم به درگذشتن از گناه ديگران، فرو بردن خشم، صله رحم، همدردي با برادران و انجام خواسته هايشان در خوشي و ناخوشي و سختي و گشايش، بردباري در برابر ناداني، تفقه در دين و يادگيري آن و استواري در كارها، هم پيماني با قرآن، خوش خلقي، امر به معروف و نهي از منكر چرا كه خداوند متعال مي فرمايد:

«در بسياري از گفتگوهاي درگوشي آنان خيري نيست مگر آنكه به صدقه يا معروفي امر كنند و يا آنكه ميان مردم اصلاح نمايند».

و اجتناب از همه زشتيها. بر تو باد خواندن نماز شب كه پيامبر اكرم به امام علي چنين وصيت نمود: «يا علي! بر تو باد نماز شب خواندن - و اين جمله را سه بار تكرار نمود - هر كه نماز شب را سبك بشمارد از ما نيست، پس توصيه مرا بكار بند و شيعيانم را دستور ده همين كار را كنند، بر تو باد انتظار فرج زيرا پيامبر اكرم فرمود: «برترين اعمال امت من انتظار فرج است».

شيعيان ما همواره اندوهگين خواهند بود تا فرزندم - كه پيامبر - صلي الله عليه و آله - بشارت ظهور او را داده است - قيام كند او زمين را پس از آنكه پر از ظلم



[ صفحه 86]



و ستم شده است سرشار از عدالت و برابري خواهد كرد. پس اي بزرگ! صبر كن و شيعيانم را دستور ده صبر كنند:

«زمين از آن خداوند است به هر كس از بندگانش بخواهد واگذار مي كند و عاقبت و فرجام نيك از آن متقين خواهد بود».

«درود، رحمت و بركات خدا بر تو و جميع شيعيان ما باد. خداوند ما را بس است كه بهترين وكيل، مولي و ياور است...».

نكات حساس نامه ي فوق به شرح زير است:

1- امام - عليه السلام - علي بن الحسين را با الفاظي شيرين و زيبا مفتخر كرده با الطاف خود او را مي نوازد. همين افتخار او را بس كه حضرت با تعابير: مورد اعتمادم، بزرگ و... او را مخاطب مي سازد. علي در علم، تقوا، ورع و ديگر فضائل از چهره هاي نادر تاريخ اسلام است و تذكره نويسان درباره او گفته اند:

«علي از فقهاي بزرگ، اصحاب جليل القدر، پاكزادگان راه يافته، پويندگان راه خاندان نبوت و عصمت - عليهم السلام -، پشتيبان دين در برابر حملات ملحدان و از اركان و اساطين شيعه به شمار مي رفت» [4] .

وثاقت او تا بدانجا رسيد كه مورد اعتماد تمامي فقهاي شيعه بود و اگر در مسأله اي به نص و روايتي دست نمي يافتند - آن چنان كه شهيد در «ذكري» گفته است - فتاواي او را بكار مي بستند.

2- امام در حق اين فقيه دعا مي كند تا خداوند به او فرزنداني صالح عطا كند. خداوند دعاي حضرت را اجابت مي كند و به او شيخ صدوق (ابوجعفر، محمد) را مي بخشد كه از پركارترين و درخشان ترين عالمان شيعه است و شريعت را زنده، راه آن را هموار، آثار آن را برپا و ميراث امامان - عليهم السلام -



[ صفحه 87]



را جاودانه مي كند.

صدوق بهره هاي بسياري نصيب شيعه مي كند و آثار گرانبهايي به يادگار مي گذارد آثار او از سيصد اثر مي گذرد [5] كه در رأس آنها يكي از كتب اربعه يعني «من لا يحضره الفقيه» است كه فقيهان امامي به اين كتاب اهتمامي شايان توجه دارند.

3- امام، علي بن الحسين قمي را به اقامه واجبات اسلامي توصيه مي كند و به پرورش صفات اخلاقي والا مانند: فروبردن خشم، صله ارحام، همدردي با برادران ديني، برآوردن نيازهاي آنان، دين شناسي، استواري در كارها و ديگر فضائلي كه انسان را به عاليترين مراتب كمال ارتقا مي دهد سفارش مي كند.

4- امام به فقيه قمي سفارش مي نمايد تا به انتظار فرج قائم آل محمد - صلي الله عليه و آله - كه با ظهورش و در سايه حكومتش دنيا شكوفا مي شود و كلمه توحيد حاكم مي گردد و عدالت در تمامي عرصه هاي دولتش كه دنباله زمامداري جد بزرگوارش پيامبر اكرم است گسترش مي يابد - باشد و هرگز اين فريضه را فراموش نكند. اينها پاره اي از مباحثي بود كه در نامه امام به چشم مي خوردند.


پاورقي

[1] سوره ي نساء، آيه 114.

[2] سوره اعراف، آيه 128.

[3] روضات الجنات، ج 4، ص 274 - 273.

[4] روضات الجنات، ج 4، ص 273.

[5] امل الآمل.