بازگشت

محمد بن ابراهيم


ابن مهزيار. شيخ او را از اصحاب امام حسن عسكري - عليه السلام - برمي شمارد [1] .

محمد بن يعقوب به سند خود از محمد بن ابراهيم بن مهزيار نقل مي كند كه گفت: پس از وفات امام حسن عسكري - عليه السلام - دچار شك شدم و نزد پدرم اموال هنگفتي جمع شده بود. آنها را با خود برداشته سوار كشتي شد، من نيز براي بدرقه ي او خارج شدم. ناگهان پدرم دچار تشنجي سخت شد و گفت: پسرم! مرا بازگردان كه اين مرگ است. و افزود: در اين اموال از خدا بترس. پس وصيت كرد و درگذشت. با خود گفتم: پدرم به كاري نادرست وصيت نمي كند. اين مال را برداشته به عراق مي برم و كنار شط، خانه اي اجاره مي كنم. ليكن از آنچه با خود دارم كسي را آگاه نخواهم كرد. اگر همانند



[ صفحه 169]



زمان امام حسن عسكري - عليه السلام - امري بر من آشكار شد اموال را انفاق خواهم كرد و گرنه خود از آنها بهره مند مي شوم. راه عراق را در پيش گرفتم خانه اي بر كرانه شط كرايه كردم و چند روزي اقامت گزيدم كه پيكي نامه اي برايم آورد كه در آن نوشته شده بود: اي محمد! در داخل فلان و فلان اين مبلغ داري و جزئيات همه آنچه را با خود داشتم نوشته بود حتي بيش از آنچه مي دانستم در نامه آمده بود. من هم اموال را به پيك دادم و خود چند روزي توقف كردم ليكن خبري از كسي نشد و من اندوهگين شدم. پس از آن نامه آمد كه: «تو را به جاي پدرت گماشتيم پس خداي را ستايش كن» [2] .

اين ماجرا گواهي است بر علو شأن و منزلت والاي ابراهيم.


پاورقي

[1] رجال طوسي.

[2] اصول كافي.