بازگشت

هدايت يكي از سادات شراب خوار


مرحوم علامه مجلسي از كتاب تاريخ قم نقل نموده: از مشايخ حديث به ما رسيده حسين بن حسن بن جعفر بن محمد بن اسماعيل بن جعفر الصادق عليه السلام كه در قم ساكن



[ صفحه 264]



بود آشكارا شرب خمر مي كرد. يك روز براي عرض حاجتي در خانه احمد بن اسحاق اشعري كه در قم وكيل امام حسن عسكري عليه السلام بود آمد. احمد بن اسحاق به او اجازه ي ورود نداد، وي با حالت حزن به خانه خود برگشت.

پس از آن احمد بن اسحاق براي انجام عمل حج به راه افتاد وقتي كه به سامرا رسيد در منزل امام عسكري عليه السلام آمد و اجازه ي ورود خواست، حضرت به او اجازه نداد، احمد بن اسحاق گريه ي زيادي نمود و التماس كرد تا حضرت به او اجازه داد. وقتي كه خدمت حضرت شرفياب شد، عرض كرد: يابن رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم با اينكه من از شيعيان و دوستان شما هستم چرا مرا از تشرف حضورتان منع نموديد؟

حضرت فرمود: براي اينكه تو پسرعموي ما را از در خانه ات راندي احمد بن اسحاق گريه كرد و سوگند ياد نمود كه من او را از ورود به خانه ام منع ننمودم مگر براي اينكه از شرب خمر توبه نمايد. حضرت فرمود: راست گفتي ولي چاره اي نيست جز اينكه بايد آنان را گرامي داشت و احترام نمود، نبايد به آنها بي احترامي نمود و تحقير كرد زيرا به ما منسوبند اگر آنان را مورد اهانت قرار دهي از زيانكاران خواهي بود.

وقتي كه احمد به قم برگشت بزرگان به ديدن او آمدند حسين بن حسن نيز همراه آنان بود، وقتي كه چشم احمد به او افتاد به طرف او دويد و از وي استقبال نمود و به او احترام كرد و او را در صدر مجلس نشاند. حسين از كار احمد در شگفت شد و اين كار را از او بعيد دانست. از سبب كار احمد بن اسحاق پرسيد، احمد جريان ميان خود و امام عسكري عليه السلام را نقل نمود، وقتي حسين آن را شنيد از اعمال زشت خويش پشيمان شد و توبه نمود، به منزل برگشت، شراب ها را ريخت و ابزار آن را شكست و از پرهيزكاران و صلحا و عابدان گرديد و ملازمت مساجد را اختيار نمود و بيشتر اوقات خود را در مسجد به سر مي برد تا وقتي كه از دنيا رفت و نزديك قبر حضرت فاطمه معصومه عليهاالسلام دفن گرديد. [1] .



[ صفحه 265]




پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 50، ص 323 و 324.