و از چند كتاب با ذكر سند از ابوهاشم جعفري نقل نموده كه خدمت امام حسن عسكري عليه السلام مشرف بودم، كه اذن دخول براي مردي از اهل يمن خواستند، مردي خوش سيما و بلند قامت و رشيد وارد گرديد و به حضرت سلام داد، جواب سلام وي را داد و دستور داد بنشيند، كنار من نشست. پيش خود گفتم: كاش مي دانستم اين مرد كيست؟ حضرت فرمود: اين از اولاد آن زن اعرابيه صاحب سنگ ريزه هاست كه پدران من با مهر خود روي آنها را مهر نمودند و مهر آنان بر آنها نقش بست، آن سنگ ها را آورده كه من مهر نمايم.

سپس به آن مرد فرمود: بياور آن را پس سنگي بيرون آورد كه يك جاي آن صاف بود حضرت آن را گرفت و انگشترش را بر روي آن مهر نمود كه نقش بست گويا همين الآن آن را مي خوانم كه نوشته است: الحسن بن علي. [1] .



[ صفحه 293]