بازگشت

عسكري


اين لقب از القابي است كه ميان دوستداران حضرتش مشهور گشته است. تا جايي كه بسياري از علماي اهل رجال او را با چنين لقبي معرفي مي كنند و در لوح محفوظي كه به امانت به ائمه عليهم السلام سپرده شده، ايشان به لقب عسكري ملقب شدند، [1] و وجه اين لقب براي همروزگاران حضرت آشكار است؛ چرا كه آن امام بزرگوار در شهر سامرا در محاصره ي نظامي كامل به سر مي بردند. او در ميان نظامياني محصور شده بود كه همواره او را زير نظر داشتند تا بر خلاف مصلحت نظام حاكم دست به كار نشود و هر گاه بايسته مي دانستند ايشان را به زندان مي افكندند يا او را از محبس آزاد مي كردند.

مي توان گفت كه شيوع اين لقب در ميان علويان و محبان حضرتش، بيانگر مظلوميت حضرت است. چرا كه از ميان القاب چند، آن چنان به اين لقب تمسك جسته اند كه حتي اين لقب را در بسياري از اوقات به جاي اسم شريف حضرت به كار مي بردند.

بايد متذكر شويم كه در كتابهاي روايي و رجالي، القاب ديگري براي حضرتش ذكر گرديده است مثل ميمون، نقي، عالم و ولي الله و برخي از القاب ديگر كه به جهت ايجاز از بيان آنها خودداري كرديم.

اما القابي نظير تقي، خالص، سخي، شافي، شفيع، مرتضي، مضي ء، موفي، مهتدي و مستودع كه در كتابهاي تاريخي آمده است، در زبان روايي ذكري از آنها به ميان نيامده است. بايد دانست كه مراد ما از بيان اين مطلب، نفي چنين صفات حسنه اي از حضرتش نيست؛ چرا كه يقينا ائمه و انبيا عليهم السلام مصداق روشن و اكمل اين صفات هستند. بلكه نظرمان از طرح اين مطلب، آن است كه چنين صفاتي در روايات ذكر نشده است. اما اگر بخواهيم انبيا و اوصيا را ملقب به القاب و اوصافي گردانيم مسلما آنها شايسته ي همه ي صفات حسنه هستند كه در پهنه ي تصورمان مي گنجد. بايد گفت اختصاص دادن برخي از القاب به يك امام از باب حصر آن صفات در يك امام نيست به گونه اي كه امامي ديگر شايسته ي آن نباشد؛ بلكه با توجه به كتابهاي روايي و رجالي آنها به چنين صفاتي دست يافته اند و به ذكر آن همت ورزيده اند.



[ صفحه 19]




پاورقي

[1] همان. ص 296.