بازگشت

مستعين بالله و ويژگيهايش


پس از توطئه ي تركان و قتل منتصر، احمد بن محمد بن معتصم ملقب به مستعين بالله در پنجم ربيع الثاني سال 248 به جاي او بر تخت خلافت نشست. مورخان گويند كه مستعين مردي زن دوست و كثير الجماع و مبذر در اموال، دشمن حق و حقيقت و نسبت به ائمه، كينه تور و شخصي بي اراده و بي قدرت در امر حكومت بود. به گونه اي كه حكومت به دست تركان اداره مي شد و خليفه به زن بارگي و اسرافكاري و لهو و لعب سرگرم بود [1] .

در ايام خلافت مستعين بسياري از آل ابوطالب خروج كردند كه همه ي آنها كشته شدند. يكي از آنها ابوالحسن يحيي بن عمرو بن عيسي است كه در زمان متوكل در خراسان خروج كرده بود. او در زمان مستعين نيز خروج كرد و جماعتي بسيار با او بيعت كردند. يحيي مردي شجاع و نيرومند بود و در جنگي كه ميان او و طرفداران مستعين در گرفت متهورانه جنگيد و كشته شد. يحيي مردي شريف و خير و كثيرالاحسان بود و بر رعيت حامي اهل بيت خود از آل ابيطالب عطوف و رئوف بود. پيوسته با آنها نيكي مي كرد و برخي از هم روزگاران او گفته اند ما با ورعتر از او نديده ايم [2] .

مورخان نوشته اند كه مستعين به جهات عديده با ائمه ي معصومين عليهم السلام و بويژه با امام عسكري عليه السلام كينه و حسادت مي ورزيد كه اهم آنها عبارتند از:

الف- از يك سو اخبار متواتري كه درباره ي دوازدهمين امام منتظر رسيده بود و در اخبار آن امام را از بين برنده ي ظلم و جور و منجي مظلومان معرفي كرده اند؛ از سوي ديگر، منجي عالم بشريت را فرزند امام عسكري ذكر كرده اند. اينها عوامل مهمي در كينه توزي



[ صفحه 81]



مستعين نسبت به حضرت بود؛ بويژه سعايتي كه كارگزاران ترك از حضرت مي كردند بر شدت اين خشم و غضب مي افزود.

ب- گسترش علم و فضل و توانايي فكري امام در دهه ي دوم زندگيش، هراسي در دل دستگاه جبار عباسي ايجاد كرد و لذا خليفه طاقت شنيدن و ديدن چنين مسائلي را نداشت و در صدد توطئه برضد امام بود.

ج- اخباري كه متملقان و خبرچينان به مستعين مي دادند و سعايت پي در پي و مداومي كه از قيام حضرت مي كردند، كينه ورزي مستعين را نسبت به حضرت بيش و بيشتر مي كرد، تا جايي كه اين امور سبب شد مستعين دست به اقدام عملي بزند و امام را بازداشت كند. سپس امام را در زندان «علي اوتامش» حبس كرد كه از پليدترين و سرسخت ترين دشمنان اهل بيت عليهم السلام بود. لكن نفس معنوي امام در او تأثير گذاشت تا جايي كه با فروتني تمام در برابر امام صورت بر خاك مي نهاد و در چشم حضرت نمي نگريست و بعدها از اهل ايمان شد [3] .

تذكر اين مطلب بايسته است كه سه خليفه اي كه تاكنون از آنها نام برديم و موضع آنها را در برابر اهل بيت و امام عسكري به كوتاهي ذكر كرديم، خلفاي همروزگار حضرت در دوره ي پيش از امامتش هستند و هم اكنون به بحث در مورد صفات سه خليفه ي همروزگار دوره ي امامت حضرت مي پردازيم.


پاورقي

[1] زندگي امام حسن عسكري، ص 257، تتمة المنتهي، ص 332.

[2] تتمة المنتهي، ص 334.

[3] اصول كافي، ج 1، ص 508.