بازگشت

مفوضه و موضع امام در قبال آنها


در زمان امام عسكري عليه السلام شماري مي زيستند كه آنها را مفوضه مي ناميدند. مفوضه گروهي هستند كه مي گويند خداوند حضرت محمد صلي الله عليه و آله را خلق كرد آنگاه آفرينش دنيا را به او تفويض كرد. بنابر اين باور، حضرت رسول است كه آفريدگار و آفرينشگر دنيا و آنچه در آن است. و برخي ديگر گفتند كه امر آفرينش دنيا و آنچه در آن است، به حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام واگذار شده است [1] .

البته اين باورداشت مفوضه از ناحيه ي آيات قرآني مردود و مطرود است چرا كه در آيات قرآني خداوند خالق آسمانها و زمين و مكون هستي در همه ي موجودات عالم است. و پيامبران به اذن و مشيت حضرت حق، توان انجام بسياري از امور را داشتند كه مردمان عادي از آن قدرت بي بهره بودند. ولي هيچ گاه امر خلقت به آنها نسبت داده نشده بلكه دهها آيه در قرآن شريف هست كه آفرينش را مستقيما به خداوند نسبت مي دهد و ما به برخي از آنها اشاره مي كنيم:

الذي خلق السموات و الارض و ما بينهما في ستة ايام [2] .

او خدايي است كه آسمانها و زمين و آنچه را در بين آسمانها و زمين است در شش روز بيافريد.



[ صفحه 147]



اولم يروا ان الله الذي خلق السموات و الارض و لم يعي بخلقهن بقادر علي ان يحيي الموتي بلي انه علي كل شي ء قدير [3] .

آيا كافران نمي دانند آن خدايي كه آسمانها و زمين را بيافريد و هيچ فرونماند در خلقش، توانا است كه باز مردگان را زنده گرداند. براستي كه او بر هر چيزي قادر و توانا است.

الله لا اله الا هو الحي القيوم لاتأخذه سنة و لا نوم له ما في السموات و ما في الارض من ذالذي يشفع عنده الا باذنه يعلم ما بين ايديهم و ما خلفهم و لايحيطون بشي ء من علمه الا بما شاء وسع كرسيه السموات و الارض و لايؤوده حفظهما و هو العلي العظيم [4] .

او خداي يكتاست جز او خدايي نيست. زنده و پايدار است كه هيچ چرت و خوابي او را فرانمي گيرد. آنچه در آسمانها و زمين است از آن اوست. چه كسي مي تواند به شفاعت بپردازد مگر به اذن و اجازه ي او. او عالم است به آنچه خلايق كه آمده است و آنچه سپس خواهد آمد. خلايق به هيچ اندازه به علم او احاطه ندارند مگر به مقداري كه او بخواهد. قلمرو علمش آسمانها و زمين را فراگرفته است، محافظت و نگهباني آسمانها و زمين بر او آسان است و او خداي بزرگ و بلند مرتبه است.

آنچه در آيات فوق و دهها آيه ي ديگر مورد توجه است اين است كه خداوند خلقت آسمانها و زمين و هر چه را كه در آن است، به خودش نسبت مي دهد. بويژه در آية الكرسي پس از ذكر اين حقيقت بيان مي كند كه حتي شفاعت انبيا و اوليا و صلحا بايد به اذن او باشد، يعني هيچ شخصي در عالم آفرينش توانا به انجام كردار نيست مگر به اذن و اراده ي او. آنگاه بيان مي كند كه علم ديگران حتي علم انبيا و اوصيا رشحات اندكي از علم بيكران اوست و اگر بخواهد مقداري از علم بي كران خويش را به ديگران افاضه مي كند. پس روشن مي شود كه قول مفوضه قولي باطل و بدون دليل است و آيات قرآني اين نظر سخيف و ضعيف را مطرود مي داند.


پاورقي

[1] مجمع البحرين، ص 332.

[2] سوره ي «الفرقان»، آيه ي 59.

[3] سوره ي «الاحقاف»، آيه ي 33.

[4] سوره ي «البقرة»، آية 255.