بازگشت

نامه ي حضرت براي اهالي قم و آبه


آبه، شهركي است در مقابل شهر ساوه كه به آوه مشهور است.

خداوند به بخشش و عظمت و عطوفت خويش بر بندگانش منت گذارد و پيامبرش محمد صلي الله عليه و آله را براي بشارت و انذار مردم مبعوث گردانيد. و شما را توفيق پذيرش دين حق عطا كرد. و با هدايت خويش شما را گرامي داشت و محبت عترت هدايتگر را در دل گذشتگان و آيندگان غرس كرد. هر يك از آنها در جاده ي صواب گام زدند و به سر منزل مقصود به رستگاري دست يافتند و پاداش كردار خود را يافتند و هر چه از پيش فرستاده بودند دريافتند. نيت ما همواره ثابت و استوار بود و دلهايمان با انديشه ي درست و رأي شما آرام مي گرفت و پيوند خويش ميان ما و شما قوي بود. وصيتي كه به گذشتگان ما و شما شده و عهد و پيماني كه از جوانان ما و پيران شما گرفته شده بود همواره استوار و محكم بود و باور به آن دست نخورده باقي ماند؛ چرا كه خداوند ما را به يكديگر نزديك



[ صفحه 165]



كرده بود و معصوم عليه السلام مي فرمايد: المؤمن اخو المؤمن لامه و ابيه مؤمن بردار تني مؤمن است [1] .

از آنجا كه اين شهر مقدس از مراكز مهم و شايان توجه دوره ي عباسي بود و بزرگترين مركز تشيع به شمار مي رفت و جايگاه گرانقدري براي نشر علوم اهل بيت بود، از ناحيه ي مقدس ائمه ي معصومين عليهم السلام سخنان بسياري در وصف قمي ها و علماي آن وارد شده است. اين شهر بتدريج رشد كرد و به سبب اجتماع علما و راويان حديث در اين شهر، آنها در رشته هاي گوناگون علوم دست به فعاليت زدند و مورد توجه حضرت صاحب الامر نيز واقع شدند. حضرت صادق عليه السلام درباره ي اين شهر فرمود: بزودي كوفه از مؤمنان خالي مي شود و علم از آن رخت برمي بندد همان گونه كه مار از سوراخ خويش مي جهد. آنگاه علم و دانش در شهري ظهور پيدا مي كند كه قم خوانده مي شود و آن شهر معدن علم و فضيلت مي شود به گونه اي كه شخص مستضعف از حيث دين و باور پيدا نمي شود، حتي بانواني كه در حجله هاي بخت هستند. و اين امر در وقت ظهور قائم آل محمد صلي الله عليه و آله است. خداوند قم و اهالي آن را حجت خويش بر بندگان قرار مي دهد و اين امر در وقت غيبت قائم آل محمد تا وقت ظهور اوست. اگر حجت خدا نباشد زمين اهلش را در خودش فرومي برد. براستي كه فرشتگان از قم و اهالي آن دفاع مي كنند و آنها از اين شهر در برابر جباران و ستمكاران دفاع مي كنند و با بلا و رنج و مصيبت، دشمنان را به خودشان مشغول مي دارند و جباران و ستمگران، قم و اهالي آن را به فراموشي مي سپارند همان گونه كه خدا را از ياد مي برند [2] .

امام حسن عسكري عليه السلام به مردم قم، دعايي القا فرمود تا با آن دعا خود را از شر دشمنان خويش نگهداري كنند كه در فصلهاي پيشين اين دعا را ذكر نموديم.

نكته هاي اين روايت

1- همان گونه كه امام صادق عليه السلام پيش بيني كرده بود به مرور ايام، كوفه از مركزيت علم و دانش افتاد و به تدريج علم و دانش در شهر مقدس قم رواج يافت به گونه اي كه امروزه همه ي انسانهاي طالب علم مي توانند در اين شهر به تحصيل علوم اسلامي بپردازند.

2- امام صادق فرمود كه در زمان غيبت و وقت ظهور حضرت، حتي بانوان نيز از حيث



[ صفحه 166]



دين و باور مستضعف نيستند و اين كلام امام عليه السلام نيز تحقق پيدا كرده است چرا كه قم مركزي گشته است براي آموزش و تربيت بانوان و آنها كه مي خواهند معارف اسلامي را از منبع اهل البيت فراگيرند.

3- شايد مراد حضرت از اين كلام «كه ملايكه قم را از جور و ستم نگهداري مي كنند» اين باشد كه در درازاي تاريخ اين شهر مورد توجه حكام جور و ستم قرار مي گيرد و آنها درصدد هستند به گونه اي با علما و بزرگان اين شهر مبارزه كنند و آنها را از ميان بردارند.

اما چنين مطلبي تحقق نمي پذيرد و شاهد اين مدعاي ما خود تاريخ است چرا كه در تاريخ آمده است كه شهر مقدس قم همواره مورد توجه حكام عباسي بوده است و آنها اين شهر را مركزي براي علويان مي دانستند و از شروع هر شورش و انقلابي در اين شهر ممانعت مي كردند. بدين جهت، ظلم و ستم فراواني بر آنها روا مي داشتند اما به هر جهت خداوند اين شهر را از نابودي مصون داشت تا حجتش را بر خلق تمام كند و همگان را به راه حقيقت بخواند.


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 50، ص 317.

[2] همان، ج 60، ص 213.