بازگشت

اربعيني از كلمات قصار حضرت


1- الاشراك في الناس اخفي من دبيب النمل علي المسح الاسود في اليلة المظلمة [1] .

شرك در ميان مردم خفيف تر است از حركت آرام موريانه بر سطح سياه، در شب تاريك و ظلماني.

2- اقل الناس راحة الحقود [2] .

كمترين راحتي و آسايش، از آن شخص كينه توز است.

3- اورع الناس من وقف عند الشبهة، اعبدالناس من اقام علي الفرائض، ازهد الناس من ترك الحرام، اشد الناس اجتهادا من ترك الذنوب [3] .

پرهيزگارترين انسانها كسي است كه به هنگام شبهه دست از عمل بكشد، عابدترين مردم كسي است كه واجبات را به پا دارد، زاهدترين انسانها كسي است كه حرام را ترك كند، كوشاترين مردم كسي است كه گناهان را ترك كند.

4- ان الله يخص اوليائنا اذا تكاثرت ذنوبهم بالفقر، و قد يعفوا عن كثير منهم [4] .



[ صفحه 288]



بدرستي كه خداوند دوستان خويش را دچار فقر مي كند وقتي كه گناهانشان زياد گردد و از بسياري از آنها مي گذرد.

5- اضعف الاعداء كيدا من اظهر عداوته [5] .

ضعيف ترين دشمنان از حيث مكر و زيان، دشمني است كه دشمني خويش را آشكار مي كند.

6- الجهل خصم، و الحلم حكم، و لم يعرف راحة القلب من لم يجرعه الحلم غصص الغيظ [6] .

ناداني دشمن است و بردباري حكمت و فرزانگي است؛ و راحتي قلب و آرامش خاطر را به دست نمي آورد كسي كه نتواند شعله هاي خشم خويش را با بردباري فرونشاند.

7- السهر الذ للمنام، و الجوع ازيد في طيب الطعام [7] .

شب زنده داري خواب را شيرين تر، و گرسنگي غذا را گواراتر مي كند.

8- ان الوصول الي الله عزوجل سفر لايدرك الا بامتطاء الليل [8] .

محققا رسيدن به خداي عزوجل سفري است كه بدان دست نمي توان يافت مگر با شب زنده داري.

9- ان لكلام الله فضلا علي الكلام كفضل الله علي خلقه، و لكلامنا فضل علي كلام الناس [9] .

براستي كلام خداوند برتر از كلام خلق است همان گونه كه خداوند برتر از مخلوقات است، و براي كلام ما فضيلت و برتري است بر كلام خلق.

10- التواضع نعمة لايحسد عليها [10] .

فروتني نعمتي است كه حسد كسي را به دنبال ندارد.

11- جعلت الخبائث في بيت و جعل مفتاحه الكذب [11] .

همه ي خباثت در منزلي نهاده شده كه دروغ كليد آن منزل است.

يعني اكثر زشتيها از راه دروغ صورت مي پذيرد و دروغ ريشه ي همه ي منكرات است.

12- جرأة الولد علي والده في صغره تدعو الي العقوق في كبره [12] .



[ صفحه 289]



گستاخي فرزند بر پدرش در كودكي، به نفرين و عاق شدنش در بزرگي منجر مي شود.

13- حب الابرار للابرار ثواب للابرار، و حب الفجار للابرار فضيلة للابرار، و بغض الفجار للابرار زين للابرار، و بغض الابرار للفجار خزي علي الفجار [13] .

دوستي نيكان با نيكان ثواب و پاداش است براي نيكان، و دوستي گناهكاران با نيكان فضيلت است براي نيكان، و خشم و كينه ي فاسقان و گناهكاران نسبت به نيكان و صالحان زينت است براي نيكوكاران، و كينه و نفرت نيكان نسبت به فاسقان خواري و حقارت است براي فاسقان.

14- حسن الصورة جمال ظاهر، و حسن العقل جمال باطن [14] .

نيكويي رخسار زيبايي ظاهري است و نيكويي عقل و خرد زيبايي باطني است.

15- خصلتان ليس فوقهما شي ء: ايمان بالله و نفع الاخوان [15] .

دو خصلت است كه برتر از آن چيزي نيست: ايمان به خدا، و سود رساندن به برادران ديني.

16- خير اخوانك من نسي ذنبك اليه و ذكر احسانك اليه [16] .

بهترين برادران تو كسي است كه بديهايت به او را فراموش مي كند و نيكيهايت را همواره به ياد دارد.

17- الغضب مفتاح كل شر [17] .

خشم و غضب كليد هر نوع بدي و شر است.

18- الفقر معنا خير من الغني مع عدونا [18] .

فقر با ما و در كنار ما، اهل بيت، بهتر است از توانگري در كنار دشمن.

19- كفاك ادبا تجنبك ما تكره من غيرك [19] .

از حيث ادب همين تو را بس كه آنچه از ديگران نمي پسندي خودت انجام ندهي.

20- قلب الاحمق في فمه و فم الحكيم في قلبه [20] .



[ صفحه 290]



قلب احمق در دهان اوست و دهان حكيم در قلب او است.

يعني احمق بدون تفكر سخن مي گويد، ولكن حكيم اول مي انديشد و سپس سخن مي گويد.

21- ليس من الادب اظهار الفرح عند المحزون [21] .

شادي نمودن نزد شخص محزون و غمگين از ادب نيست.

22- لاتكرم الرجل بما يشق عليه [22] .

گرامي ندار كسي را به آنچه بر او سخت و ناگوار است.

23- لاتمار فيذهب بهائك، و لاتمازح فيجترأ عليك [23] .

جدال مكن كه هيبت و وقار تو از بين مي رود و شوخي نكن كه بر تو جرئت مي ورزند.

24- من رضي بدون الشرف من المجلس لم يزل الله و ملائكته يصلون عليه حتي يقوم [24] .

كسي كه به جاهاي معمولي مجلس خشنود باشد خداوند و ملايكه همواره بر او درود مي فرستند تا وقتي كه از آنجا برخيزد.

25- من التواضع السلام علي كل من تمر به و الجلوس دون شرف المجلس [25] .

سلام كردن بر هر رهگذري و نشستن در جاهاي معمولي مجلس، از آداب تواضع است.

26- من الجهل الضحك من غير عجب [26] .

خنده بدون تعجب از ناداني است.

27- المؤمن بركة علي المؤمن و حجة علي الكافر [27] .

مؤمن خير و بركت براي مؤمن، و حجت و برهان بر كافر است.

28- من وعظ اخاه سرا فقد زانه. و من وعظه علانية فقد شانه [28] .

كسي كه برادرش را پنهاني پند دهد او را زينت داده است و كسي كه آشكارا نصيحتش كند، او را خوار ساخته است.



[ صفحه 291]



29- ما ترك الحق عزيز الا ذل و لا اخذ به ذليل الا عز [29] .

هيچ انسان با عزتي حق را ترك نكرد مگر آنكه خوار و ذليل شد، و هيچ ذليلي به حق پايبند نشد مگر آنكه عزت يافت.

30- من انس بالله استوحش من الناس [30] .

كسي كه به خدا دل ببندد از مردم دل مي كند.

31- من مدح غير المستحق فقد قام مقام المتهم [31] .

كسي كه شخص ناشايسته را مدح و ستايش كند خود را متهم كرده است.

32- من كان الورع سجيته و الافضال حليته انتصر من اعدائه بحسن الثناء عليه و تحصن بالذكر الجميل من وصول نقص اليه [32] .

كسي كه پرهيزكاري خصلتش، و نيكي كردن زيور و زينتش باشد، با ستايشي كه از او مي شود بر دشمنانش پيروز مي گردد و با نام نيك خودش، خود را از رسيدن هر نقصي حفظ مي كند.

33- من لم يتق وجوه الناس لم يتق الله [33] .

كسي كه از مردم پروا ندارد از خدا نيز نمي هراسد.

34- نائل الكريم يحببك اليه و يقربك منه و نائل اللئيم يباعدك منه و يبغضك اليه [34] .

نيكي در حق كريمان، تو را نزد آنها محبوب و مقرب مي گرداند و نيكي در حق لئيمان تو را نزد آنها خوار و آنها را نسبت به تو كينه توز مي گرداند.

35- لايعرف النعمة الا الشاكر، و لايشكر النعمة الا العارف [35] .

قدر نعمت را نمي شناسند مگر انسان سپاسگزار و شكر نعمت به جا نمي آورد مگر عارف.

36- اللحاق بمن ترجو خير من المقام مع من لاتأمن شره [36] .

پيوستن به كسي كه به او اميدوار هستي بهتر از بودن با كسي است كه از شر او ايمن نيستي.



[ صفحه 292]



37- احذر كل ذكي ساكن الطرف [37] .

بپرهيز از هر انسان هوشيار آرام و افتاده.

38- اذا نشطت القلوب فاودعوها، و اذا نفرت فودعوها [38] .

وقتي كه دلها شاداب و بانشاط هستند علم را در آن جاي دهيد، و هنگامي كه روي گردان مي شوند آنها را واگذاريد.

39- بئس العبد يكون ذاوجهين و ذالسانين، يطري اخاه شاهدا و يأكله غائبا، ان اعطي حسده و ان ابتلي خانه [39] .

بدترين بنده، كسي است كه دو چهره و دو زبان داشته باشد؛ در حضور برادرش از او تمجيد كند و او را گرامي دارد و در غيابش از او غيبت كند؛ اگر به برادرش نعمتي عطا گردد نسبت به او حسد ورزد و اگر گرفتار شود نسبت به او خيانت كند.

40- بسم الله الرحمن الرحيم اقرب الي اسم الله الاعظم من سواد العين الي بياضها [40] .

بسم الله الرحمن الرحيم نزديكتر است به اسم اعظم خداوند از سياهي چشم به سفيدي آن.


پاورقي

[1] تحف العقول. ص 517.

[2] همان. ص 519.

[3] همان.

[4] بحارالانوار. ج 50. ص 299.

[5] بحارالانوار، ج 75. ص 377.

[6] همان. ج 76. ص 378.

[7] همان. ج 75. ص 379.

[8] همان. ص 380.

[9] تحف العقول. ص 517.

[10] تحف العقول. ص 517.

[11] بحارالانوار. ج 75. ص 377.

[12] تحف العقول. ص 517.

[13] همان.

[14] حياة الامام العسكري. ص 150.

[15] بحارالانوار، ج 75. ص 377.

[16] تحف العقول. ص 519.

[17] همان.

[18] بحارالانوار. ج 50. ص 299.

[19] همان. ج 75. ص 377.

[20] تحف العقول. ص 519.

[21] همان. ص 520.

[22] همان. ص 520.

[23] همان. ص 516.

[24] همان. ص 516.

[25] همان. ص 516.

[26] همان. ص 517.

[27] همان. ص 517.

[28] همان. ص 519.

[29] تحف العقول. ص 520.

[30] بحارالانوار. ج 75. ص 377.

[31] همان. ص 378.

[32] همان. ص 378.

[33] همان. ص 377.

[34] همان. ص 379.

[35] همان. ص 378.

[36] همان. ص 377.

[37] بحارالانوار. ج 75. ص 377.

[38] بحارالانوار. ج 75. ص 377.

[39] تحف العقول. ص 518.

[40] همان. ص 517.