بازگشت

گرفتن بيعت براي امام منتظر


احاديث فراواني درباره ي امام حجت منتظر عليه السلام وجود دارد كه از پيامبر و تمام ائمه عليهم السلام صادر شده اما تأكيد امام عسكري بر اين امر تأثير رساتري داشت. چون آن حضرت، شخصا امام را براي خواص از ياران خويش مشخص كرد. همچنين روايتهاي فراواني در اين باره وارد شده كه به ذكر يكي از آنها اكتفا مي ورزيم.

احمد بن اسحاق بن سعيد اشعري روايت كرده است كه: بر امام حسن عسكري وارد شدم و خواستم درباره ي جانشينش از وي بپرسم. اما آن حضرت خود بدون مقدمه فرمود:

«احمد بن اسحاق! خداوند تبارك و تعالي از زماني كه آدم را آفريد زمين را از حجت خدا بر خلقش خالي نگذاشته و تا روز قيامت هم خالي



[ صفحه 49]



نخواهد گذارد به بركت وجود او است كه بلا از مردم زمين دور مي شود و باران فرو مي بارد و بركات زمين برون مي آيند».

گفتم: فرزند رسول خدا! پس از تو امام و خليفه كيست؟

پس شتابان وارد اتاق شد. سپس بيرون آمد و بچه اي روي دوش گرفته بود صورتش گويي ماه شب چهارده بود و سه سال از عمرش مي گذشت. سپس امام فرمود:

«احمد! اگر كرامت تو بر خداي عزوجل و بر حجتهايش نمي بود، اين كودكم را به تو نشان نمي دادم. او همنام و هم كنيه ي رسول خدا و كسي است كه زمين را از عدل و داد پر مي كند پس از آنكه ستم و بيداد پر شده باشد.

احمد! حكايت او در اين امت همچون حكايت خضر و همانند داستان ذوالقرنين است. به خدا سوگند چنان غيبت درازي كند كه هيچ كس از هلاكت در آن رهايي نيابد مگر آنكه خداوند او را بر اعتقاد به امامتش استوار كرده و در طول اين مدت با دعا براي تعجيل فرجش همراهي نموده باشد». [1] .


پاورقي

[1] حياة الامام العسكري، ص 263.