بازگشت

در انتظار نوزاد


خلفاي عباسي كه مطالب فراواني درباره ي مهدي امت از زبان اخبار و احاديث شنيده بودند(اخباري كه تنها متجاوز از 146 حديث آن مي گويد مهدي فرزند بلافصل امام حسن عسكري است (ع)) از اين رو گوش به زنگ بوده و هميشه در انتظار چنين مولودي ثانيه شماري مي كردند و آنان به خوبي از مبارزات و قيام آن موعود منتظر بر ضد ستم و حكومتهاي باطل و ستمگر آگاهي داشته و در دل هراس زجر دهنده اي نسبت به خاندان رسالت داشتند و سعي و كوشش مي كردند كه پيشوايان معصوم را تحت نظر و كنترل دقيق خود بياورند از اين رو متوكل عباسي كه از نفوذ و موقعيت علمي و معنوي دهمين پيشوا سخت به هراس



[ صفحه 89]



افتاده بود دستور داد به صورت اجبار آن حضرت را به مركز حكومت خود (سامراء) [1] فراخواند و در پادگان نظامي شهر جا دهند تا مرتب مراقب و مواظب اوضاع و اخبار داخلي و مسائل جاري آنان باشند او مدت ده سال و نه ماه از زندگي خود را در آن محل سپري ساخت و به همين مناسبت فرزندش امام حسن با لقب عسكري شهرت يافت. [2] از هر دو بزرگوار به «عسكريين» تعبير مي كنند.

خليفه عباسي معتمد كه مست كنيزان و لعبتهاي آنان بود محض ارعاب و تهديد و نشان دادن قدرت و حشمت خود نسبت به امام يازدهم، فرمان داد سپاهيان در حين عبور هر- كدام يك كيسه خاك با خود بردارند و در يك نقطه بريزند و تلي بوجود آورند تا بدين وسيله عظمت و قدرت ظاهري خود را به امام حسن عسكري نشان بدهد.او به اين طعنه ها و اظهار عداوتها كفايت نكرد بلكه



[ صفحه 90]



دستور داد بايد سه سال امام در زندان به سر برد.


پاورقي

[1] سامراء شهري است كه سال 231 به دستور معتصم به عنوان پادگان نظامي لشكر تأسيس شده است.

[2] اعيان الشيعه ج 2 ص 291.