بازگشت

در محيط زندان


زهد و عبادت آن حضرت به حدي بود كه محيط زندان نه تنها تغييري در وجود او پديد نياورد بلكه زندانيان و مأمورين گماشته ي خلافت را تحت تأثير قرار داد زندانبان آن حضرت بنام «صالح بن وصيفه» هنگامي كه از مقام مافوق خود دستور شدت عمل درباره ي امام را دريافت مي كند در پاسخ مي گويد: من چه كار كنم؟ دو نفر از خشن ترين و سنگدل ترين افراد را مأمور او ساخته ام كه او را تحت شكنجه و ناراحتي قرار دهند ولي آنها بقدري تحت تأثير روحيات و اخلاق و معنويت او قرار گرفته اند كه هر دو خود از عابدان و زاهدان گشته اند آنان براي من تعريف مي كنند كه هر شب زنداني ما از اول شب تا صبح بيدار و مشغول راز و نياز با آفريدگار جهان است و با هيچكس حرف نمي زند و هنگامي كه نگاه نافذش را بر ما مي افكند گوئي تمام قدرت و توانائي خود را از دست مي دهيم و يكپارچه غرق در عظمت و معنويت او و در برابرش تسليم و



[ صفحه 91]



فاني مي شويم» محيط زندان يك مكتب تربيت و تعليم بود كه تا دور افتادگان از تعاليم انسانيت را به ياد خدا و تعاليم او فراخواند.