بازگشت

چراحضرت زهراء را شبانه دفن كردند؟!


حسنيه متوجه ابراهيم و علماي مجلس شد و گفت: در كليه ي تواريخ شما مسطور است موقعي كه ابوبكر شهود و گواهان حضرت زهراي اطهر را تكذيب نمود و شهادت آنان را نپذيرفت فاطمه ي زهراء به ابوبكر گفت: چگونه تو از پدرت ارث مي بري ولي من از پدرم ارث نبرم؟!

فاطمه ي اطهر بر ابوبكر و تابعين وي اتمام حجت نمود، آنان را.... كرد، در حال رنجش و خشمناكي مراجعت كرد، مشغول گريه و زاري شد، قسم ياد كرد كه فرداي قيامت نزد



[ صفحه 215]



پيامبر خدا از غاصبين فدك شكايت خواهم كرد.

موقعي كه زهراي اطهر مي خواست از دنيا رحلت نمايد به حضرت علي بن ابيطالب وصيت كرد و گفت: مرا شبانه به خاك بسپار و نگذاري ابوبكر و تابعين وي بر بدن من نماز بگذارند.

حضرت علي بن ابيطالب عليه السلام حسب الوصية فاطمه ي اطهر جسد مقدس آن بانوي مظلومه را در ميان قبر و منبر رسول خدا صلي الله عليه و آله دفن كرد. بدن فاطمه ي زهراء را بدين لحاظ در آن موضع به خاك سپردند كه پيامبر اسلام فرمود:

ما بين قبري و منبري روضة من رياض الجنة [1] .

پس از اين كه جسد مبارك حضرت زهراء را به خاك سپردند موضع قبر آن حضرت را مخفي كردند.

يك روز پس از دفن حضرت زهراء بود كه عمر و ابوبكر با تابعين خود متوجه ي خانه ي حضرت علي بن ابيطالب شدند و به آن بزرگوار درباره ي شهادت فاطمه ي اطهر تسليت گفتند و از جريان كفن و دفن آن بانوي مظلومه پرسش نمودند.

حضرت علي بن ابيطالب فرمود: ما بدن زهراء را شبانه به خاك سپرديم.

ابوبكر و عمر گفتند: پس چرا اصحاب را خبر نكرديد؟!!

علي بن ابيطالب فرمود: نخواستيم با وصيت فاطمه مخالفت كرده باشيم، زيرا مخالفت با وصيت زهراء موجب اذيت و آزار آن حضرت مي شد. شما مكررا شنيده ايد كه پيامبر اسلام صلي الله



[ صفحه 216]



عليه و آله درباره ي فاطمه مي فرمود: زهراء پاره ي تن من است كسي كه او را اذيت كند مرا اذيت كرده و كسي كه مرا اذيت كند خدا را اذيت نموده است. بدين لحاظ براي من جائز نبود كه خدا و رسول اذيت كنم.

عمر بن خطاب فوق العاده ناراحت شد و گفت: ما مي رويم جسد فاطمه ي زهرا را از قبر خارج مي كنيم و بر او نماز مي گذاريم وقتي براي نبش قبر فاطمه رفتند متأسفانه قبر آن بانوي مظلومه را نيافتند!!

اي ابراهيم اين موضوعي را كه براي تو شرح دادم مورد اتفاق و اجماع جميع امت است. پس رنجش فاطمه ي زهراء و محروم شدن مهاجرين و انصار از نماز خواندن بر بدن آن حضرت دليل بر منتهي درجه ي قهر و غضب فاطمه است بر آن افرادي كه بر او و شوهر بزگوارش ظلم و ستم كردند، و... اين حديث مورد اتفاق عموم راويان و علماء است كه رسول خدا صلي الله عليه و آله درباره ي فاطمه ي اطهر مي فرمود:

ان الله يغضب لغضبك و يرضي لرضك [2] .

به موجب اين حديث صحيح غضب فاطمه ي زهراء غضب خدا خواهد بود از جهتي هم حديثي كه قبل از اين گفتيم: پيغمبر خدا مي فرمايد: هر كس فاطمه را اذيت كند خدا و رسول را اذيت كرده است.

از طرفي هم قرآن مي فرمايد: آن افرادي كه خدا و رسول را



[ صفحه 217]



اذيت مي كنند خدا ايشان را در دنيا و آخرت...

وقتي گفتار حسنيه بدين جا رسيد ابراهيم و ابوايوب با عموم علماء به قصد كشتن حسنيه برخواستند، وي نيز ريش ابراهيم را به دست گرفت و از خود دفاع مي كرد، هارون الرشيد هم همچنان اين منظره را تماشا مي نمود.

موقعي كه يحيي برمكي با اين منظره ي غير مترقبه مواجه شد نزد هارون آمد و گفت: تو در اين زمان خليفه و جانشين پيامبر خدا به شمار مي روي، آيا جاي دارد علماء اعلام كنيزي را كه همه ي آنان را محكوم و ملزم نموده اين گونه مورد حمله قرار دهند و درباره ي وي ظلم و تعدي نمايند؟!

از طرفي هر يك از اميران از حسنيه طرفداري كردند.

در همين موقع بود كه پسر عموي هارون شمشير كشيد و بر ابراهيم و ما بقي علما حمله كرد و علماء عموما از حسنيه دست كشيدند و به جاي خود نشستند.

هارون كه يك چنين احتمالي را نمي داد متوجه ابراهيم شد و گفت: از خدا حيا نمي كنيد؟! شما كه خود را اعلم و افضل اهل زمان مي دانيد نمي توانيد يك كنيز را قانع و محكوم نمائيد و عموم اهل مجلس شما را تمسخر مي كنند، معذلك خجل نمي شويد و او را اذيت و تهديد به قتل مي نمائيد.

وقتي حضار مجلس اين سخنان را از هارون شنيدند ابراهيم و ما بقي علماء را مورد مذمت و طعنه قرار دادند.

حسنيه با اين كه مورد حمله و هجوم علماء قرار گرفته بود معذلك تحت تأثير آنان واقع نشد و همچنان به مناظره ي خود ادامه



[ صفحه 218]



داد و گفت: اي افراد گمراه! و اي دشمنان خاندان پيامبر خدا! از خداي قهار بترسيد، از روز قيامت انديشه نمائيد، از براي اين پنج صباح دنيوي كه كوچك ترين ارزشي ندارد با پيامبر اسلام و حضرت علي بن ابيطالب عليه السلام كينه ورزي مي نمائيد به اين گونه افسانه ها و سخنان مهمل چشم مردم عوام را مي پوشانيد و مي گوئيد: چون فلان و فلان را مردم خواسته و خليفه قرار دادند پس آنان افضل هستند، اين گونه حكايات و روايات جعلي را در مقابل خاندان رسالت و امامت دليل و برهان قرار مدهيد و در زبان و دهان خلايق ميندازيد، اكثر روايات شما يا از فلان كس است كه از ستمكاران در حق اهلبيت به شمار مي رود، يا از فلان قصاب، يا فلان خباز، يا فلان حجام، يا فلان شخص سلماني يا فلان پيرمرد جولا يا... مي باشد.

شما كار دين مقدس اسلام را به جائي رسانده ايد كه مردم اخبار و روايات حضرت اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب و مابقي امامان عليهم السلام را كه به اتفاق كليه ي علماء و دانشمندان معصوم و مطهرند قبول نكنند و روايات افرادي را از قبيل: معاوية و عمرو بن عاص و ابوهريره و... بپذيرند.

اي ابراهيم! هر فضيلت و منقبتي كه از... در نظر مبارك داري شرح بده تا من هم مستفيض شوم. به كدام علم و دانش، به كدام زهد و فضيلت، به كدام تقوا و طهارت، به كدام مروت و سخاوت، به كدام دليري و شجاعت، به كدام جنگهاي بسياري كه دلاوران را شكست داده باشد، به كدام مشكل كه حل نموده، به كدام معجزه و كرامت بود كه شما او را افضل مي دانيد؟! پس



[ صفحه 219]



چرا اين گونه موضوعاتي را كه شما گمان مي كنيد قرآن و اخبار گفتگوئي از آنها نمي نمايند؟!

چه بايد كرد؟! پايه ي مذهب شما بر ظلم و تعدي نهاده شده هرگز به سادات اهل بيت و علماي شيعه و ساير دوستان آنان مجال مباحثه و مناظره نداده و نمي دهيد تا حقيقت مذهب اهلبيت پيامبر اسلام را اظهار نمايند، به همين مقدار اكتفا ننموده بلكه كمر به قتل آنان بسته و مي گوئيد: ايشان از كفار هم بدترند و مردم را براي كشتن آنان ترغيب و تحريص مي نمائيد، شما اين اعمال قبيحه را بدين منظور انجام مي دهيد كه ايشان شما را افتضاح نكنند مذهب شما را باطل ننمايند، ظلم و فسق پيشوايان شما را كه دشمنان اهلبيت پيامبر اسلام بودند اين طور كه من در حضور خليفه ثابت نمودم ثابت نكنند.

اي ابراهيم! براي عموم عقلاء و دانشمندان واضح و روشن است كه شما دشمنان اهلبيت پيغمبر خدا صلي الله عليه و آله هستيد، همچنان كه امامان شما قاتل و كشنده ي آنان بودند، آنان بودند كه در باطن نسبت به رسول خدا نفاق داشتند و خدا و رسول از نفاق آنان خبر مي دادند، ولي چون در زمان زندگي پيامبر اسلام نمي توانستند اظهار نفاق و اعمال غرض كنند لذا بعد از رحلت آن برگزيده ي خدا از اهل بيت آن حضرت انتقام كشيدند.

شما نيز به امامان خود اقتدا كرده فرزندان پيغمبر خدا و شيعيان و پيروان آنان را كشتيد و نسل ايشان را قطع نموديد. باز هم مي گوئيد ما مسلمانيم و بر دين محمد صلي الله عليه و آله هستيم به خدا قسم كه حضرت محمد از شما بري و بيزار است.



[ صفحه 220]



علماء عموما گفتند: ما از اعداي اهل بيت و آن افرادي كه با ايشان درصدد دشمني و عداوت باشند بري و بيزاريم.


پاورقي

[1] يعني رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: ما بين قبر و منبر من باغي از باغهاي بهشت به شمار مي رود - مؤلف.

[2] يعني خدا براي غضب زهراء غضب مي كند و به جهت رضايت وي راضي مي شود - مؤلف.