بازگشت

حلم و بردباري


اوج قدرت روحي انسان آنجا متجلي مي شود كه وقتي در برابر خطاي ديگران و بي حرمتي هاي وارده بر او غضبناك مي گردد، با ياد خدا بر رفتار و گفتار خويش مسلط باشد و از دايره ي حقيقت و مصلحت پا را فراتر نگذارد. بلكه در چنين حالي با آنان كه به بدرفتاري با او اقدام كرده و آزارش داده اند به عطوفت و لطف رفتار نمايد و در ارشادشان بكوشد.

بردباري و حلم شكوهمند امام عسكري عليه السلام را، مي توان در طي آن همه سال محاصره و حبس و شكنجه بخوبي درك كرد. و با دقت در قضايايي همچون: مهار كردن و زين نهادن بر اسب به دستور خليفه، و ربوده شدن وسايل و البسه ي پدر بزرگوارش توسط غلامان - كه پيشتر ذكر شد - اوج بردباري و كرامت نفس آن بزرگوار را دريافت. با اين



[ صفحه 43]



همه، جرياني كه «يحيي بن قتيبه ي اشعري» روايت كننده ي آنست، در اين مورد، موجب شگفتي است.

او مي گويد: زماني كه امام عليه السلام به پيشنهاد نحرير زندانبان و با موافقت «معتمد» به جايگاه شيران درنده سپرده شد؛ شيران در اطرافش حلقه زدند و او در بين آنان به نماز ايستاد.

معتمد از جريان امر مطلع گرديد و بر امام حسن عسكري وارد شده اظهار ندامت كرد. با تضرع و زاري از او درخواست كرد كه براي او دعا نمايد تا بيست سال بر خلافت باقي بماند. كرم و بزرگواري و نهايت حلم و بخشندگي امام چنان بود كه دست به دعا برداشت و گفت: «خدا عمرت را طولاني گرداند.» [1] نفرمود خدا خلافتت را طولاني كند كه اعانت بر ظلم باشد؛ بلكه خيرخواهانه دعا كرد تا عمرش طولاني شود، چه بسا به خود آيد و توبه كند و راه صلاح و رستگاري پيش گيرد!


پاورقي

[1] مناقب آل ابي طالب، جلد 4، صفحه ي 430. قابل ذكر است كه جريان انداخته شدن حضرت امام حسن عسكري عليه السلام در جايگاه شيران كه حتي در بعضي از زيارات مخصوصه ي آن بزرگوار مورد اشاره قرار گرفته است در كتابهاي بسياري نقل شده ولي در اكثر آنها از جمله كافي، جلد 2، صفحه ي 448، بطور خلاصه ذكر شده و به مسأله ي دعاي حضرت عسكري عليه السلام، براي معتمد اشاره اي ندارد.