بازگشت

غرب ايران


نگاهي به زندگاني حضرت عسكري عليه السلام نشان مي دهد كه آن حضرت در نقاط مختلفي از جهان اسلام نفوذ داشته و شيعيان و دوستداران حضرتش با تلاش هاي فراوان و اهتمام، به حضورش رسيده و يا به وسيله نامه و پيك با آن بزرگوار به گفت وگو مي پرداختند. گزارش زير، يكي از اين موارد را نشان مي دهد:

مردي از علويان در زمان امام عسكري عليه السلام براي كار و امرار معاش به سوي غرب ايران و بخش هاي كوهستاني (جبل) سفر كرد. در آنجا شخصي از اهالي سرپل ذهاب (حلوان) از دوستداران امام عسكري عليه السلام با وي ملاقات نموده و از مرد علوي پرسيد:

ـ از كجا آمده اي؟!

ـ از سامرّا.

ـ آيا در سامرّا فلان محلّه و فلان كوچه را مي شناسي؟

ـ آري.

ـ از حسن بن علي عليه السلام خبرداري؟

ـ نه.

ـ براي چه به اينجا آمده اي؟

ـ براي كسب درآمد و امرار معاش.

ـ من پنجاه دينار به تو مي دهم، آن را بگير و مرا در سامرّا به خانه حسن بن علي عليه السلام برسان.

مرد علوي پيشنهادش را پذيرفته و او را در سامرّا به محضر امام حسن عسكري عليه السلام آورد. امام در صحن منزل خود نشسته بود كه آن مرد به همراه مرد علوي وارد شد. امام به وي نگاهي كرده، فرمودند:

آيا تو فلاني هستي؟

ـ بله.

ـ پدرت براي تو در مورد ما وصيّتي كرده و تو آمده اي آن را اداكني! چهارهزار دينار به همراه توست، آن را بياور!

ـ آري، چنين است.

و آنگاه اموال را به امام پرداخت و سپس امام رو به مرد علوي كرده، فرمودند:

ـ تو به ناحيه جبل در ايران رفته بودي تا درآمدي كسب كني و اين مرد، پنجاه دينار برايت پرداخت تا او را نزد ما آوري و ما نيز به تو پنجاه دينار ديگر مي پردازيم. [1] .


پاورقي

[1] كشف الغمّه، ج 3، ص 307.