بازگشت

اخترشناسي كندي


شايان ذكر است اشتباه فوق چيزي از شخصيت و بزرگي كندي نمي كاهد، گرچه همه دانشمندان و فرهيختگان اولين و آخرين در برابر دانش و علم لدني پيامبران و پيشوايان دين عليهم السلام قابل سنجش نيستند، چنان كه فرموده اند: «لا يقاس بنا بشر، لا يقاس بنا احد» [1] و امام حسن عسكري عليه السلام در اين زمينه فرمود: جهان بشريت بدون وجود پيامبر و امام حيران و سرگردان است. ليكن با اين وجود دانشمندان در مقايسه با ساير مردم بسيار ارجمند، محترم و والا مرتبه اند، از اينرو كندي از چند جهت شايسته احترام است:

1- امام عليه السلام در عين حالي كه اشتباه او را گوشزد فرمود، وي را ستود، يعني كندي را اهل فكر، فهم، درايت، هوشمندي، تعقل، ژرف نگري دانست. سوزاندن كندي تاليف خود را در اين زمينه مي توان نشانه انصاف و تسليم حق شدن او به حساب آورد.

2- تشيع كندي: يعقوب بن اسحاق كندي كه زاده شده حدود 185 هجري است، درگذشت او به اختلاف بين سالهاي 252، 260، 265 به نگارش آمده و از نظر تاريخ نگاران به چند دليل شيعه است:

الف) كندي در زمان خلافت متوكل عباسي از دربار رانده شد و برخي مورخان سبب اين كار را روح تشيع او دانسته اند، چرا كه متوكل با شيعه دشمن سرسخت بوده است.

ب) سيد بن طاوس نام او را اسحاق بن يعقوب ضبط كرده و نوشته است او از دانشمندان اخترشناس شيعه است و در اين علم شهرت دارد، باز مي گويد: آنچه از تاليفات او به ما (سيد بن طاوس) رسيده و در دانش نجوم است، رساله او در اين علم در پنج جزء مي باشد، ابن نديم در فهرست گفته است: او كه از فرزندان محمد بن اشعث بن قيس به شمار مي رود، فاضل عصر در دانشها و يگانه عصر خويش در نجوم است

[2] تهراني (آقا بزرگ) نيز او را در شمار مؤلفان شيعه قلمداد كرده است.

ج) چون كندي در پايتخت و مركز تشيع «كوفه » ولادت يافته و كوفه وطن پدران و اجداد او بوده، طبعا تحت تاثير روح محيط قرار گرفته است.

د) كندي رساله هاي خود را با عباراتي كه عادتا شيعيان به كار مي برند و از ويژگيهاي آنان به حساب مي رود، ختم كرده است. وي در پايان برخي از رساله ها چنين مي نگارد: «والحمد لله رب العالمين والصلاة علي محمد المصطفي و آله الطاهرين » و ذيل برخي ديگر نگاشته است «والحمد لله رب العالمين و صلواته علي محمدالنبي و آله اجمعين » اين قبيل تعبيرات را مي توانيم قرينه محكمي بر شيعه بودن او قرار دهيم و نيازي به قرائن ديگر نداشته باشيم [3] .

3- آثار نجومي كندي

كندي در وقتي ظهور كرد كه سرو صداهاي بسيار گوش خراش جامعه اسلامي را فراگرفته بود دوره مامون عباسي فلسفه هاي گوناگون در محيط اسلامي رخنه كرد و كندي در دوره انتقال بزرگي در فرهنگ و معرفت زندگي مي كرد، او روزي ظهور كرد كه انديشه عربي بر واردات افكار يوناني، فارسي، پهلوي، هندي و سانسكريت تكيه كرده بود و كار ترجمه فرهنگهاي ملل اجنبي گسترش بسياري داشت. مترجمان زيادي پديد آمدند و مقدم بر همه آنان كه در «بيت الحكمة » به كار اشتغال داشتند «حنين بن اسحاق » بود. مامون عباسي به وزن همه كتابهايي كه حنين ترجمه كرده بود، به او جايزه طلا داد، و به اندازه اي شد كه مي گفتند نزديك بود، خزانه كشور تهي شود.

رغبت و شوق مسلمانان به ترجمه، فوق العاده بود و از نمودارهاي اين رغبت و شوق است كه مامون در بغداد يك «مجمع علمي » و يك «رصدخانه فلكي » تاسيس كرد او يك «كتابخانه عمومي » به وجود آورد كه دويست هزار (200000) دينار طلا هزينه بناي آن گرديد و براي مترجمان مقرري معين كرد.

كندي كه در چنين فضايي نشو و نما كرده بود، از مترجمان زبردست دربار مامون و معتصم به شمار مي رفت و كتابهاي يوناني را به عربي ترجمه مي كرد، همچنين ترجمه ديگران را تصحيح مي كرد، افزون بر اين، به كار پزشكي و اخترشناسي نيز اشتغال داشت.

كندي همچون بسياري از دانشمندان ديگر مجد و عظمت فكري اسلام را پايه گذاري كرد، وي طبيبي حاذق، فيلسوفي بزرگ و اخترشناسي ماهر بود كه در رديف اول منجمان همچون بطليموس قرار دارد، او توانست 265 رساله و كتاب در فنون مختلف از جمله حساب، هندسه، فلسفه، جغرافي، طبيعيات، سياست، موسيقي، منطق، طب، قوانين سرعت، سقوط اجسام، اخلاق و فضايل، نجوم و ساير رشته هاي دانش به نگارش آورد كه از آن جمله 19 كتاب در نجوم و اخترشناسي، 16 تاليف در فلك و هيات، 8 تاليف در كرويات، و 10 رساله در احكاميات نجوم است. افزون بر اينها رساله هايي در جذر و مد درياها، در رنگ لاجوردي، هوا، در كيهان شناسي، در برخي ابزار و آلات فلكي و ستاره شناسي، در ساختن اسطرلاب، رساله هايي در اختلاف مناظر [پارالاكس سياره ها] در علل اوضاع نجومي، مقالاتي در تحويل سالها، كتابي در براهين مساحت، در مورد حسابهاي فلكي، رساله اي در استخراج خط نصف النهار (خط نيمروز، شمال و جنوب) و تعيين سمت قبله رساله اي در انتخاب و اختيار روزها و...

همه اينها نشان مي دهد كندي داراي قريحه اي سرشار و در عصر خود در علوم روز، يگانه، و به دانشهاي زمان خود احاطه داشت كه خود نشانگر وسعت دايره اطلاعات و قدرت عقلي و كوشش زياد او است [4] .


پاورقي

[1] بحار، ج 26 / ص 12 ج /22 ص 406 و 407- ج 26 / ص 269- ج /46 ص 278.

[2] فرج المهموم، سيد بن طاووس ص 128- نشر رضي، قم 1363، بحار، ج 50، ص 311.

[3] فلاسفه شيعه، عبدالله نعمه، ترجمه غضبان، ص 607 و بعد، نشر كتابفروشي ايران، 1347ش.

[4] مدرك قبل.