بازگشت

درسهايي براي زندگي


بهترين درسها همان است كه انسان از آنها در زندگاني خويش بهره برمي دارد.

ائمه هدي عليهم السلام آموزشهاي زندگي بخش فراواني ارائه داده اند كه اگر ما به فهم آنها نايل شويم نيكبخت ترين مردم در دنيا و نزديك ترين آنها به خشنودي خداوند در آخرت خواهيم بود.

در آنچه كه ذيلاً نقل مي شود به تأمل درباره پاره اي از سخنان امام در اين عرصه مهم خواهيم پرداخت:تا آنجا كه تحمّل داري، در خواست و سؤال مكن، زيرا براي هر روزي،رزق جديد است و بدان كه پا فشاري و اصرار در سؤال و كمك خواستن هيبت انسان را از بين مي برد وباعث رنج و سختي مي گردد.

صبر پيشه كن تا خداوند دري بروي تو بازكند كه گذشتن از آن براي تو سهل و آسان باشد.

چه نزديك است خداوند كارساز به انسان درمانده، وامنيّت و آسايش به شخص فراري ترسان، پس شايد غيرتها نوعي از تأديب الهي باشد.

و بهره ها و نصيب ها مراتبي است، پس بر چيدن ميوه اي كه نرسيده است عجله مكن، چرا كه دروقت مناسب آنرا بدست خواهي آورد.

وبدان، تدبير كننده كارت بوقتي كه كارت را اصلاح كند آگاه تر است، به اختيار او در همه امور خود كه بنفع توست اطمينان كن، و در بر آوردن حاجات خود قبل از رسيدن وقت آن، عجله منما كه قلب و سينه ات، تنگ مي شود، و يأس بر تو چيره مي شود.

و بدان كه ازبراي بخشش، اندازه و مقداري است كه اگر از آن فزوني يابد، اسراف خواهد بود و از براي مدارا و احتياط اندازه اي است كه هر گاه از آن بيشتر شود، جبن و ترس است و از براي اقتصاد و ميانه روي مقدار است كه زيادتر از آن بخل است و شجاعت را مقداري است كه افزون آن تهوّر و بي باكي است و ازتيزهوش آرام بر حذر باش. [1] .

"بهترين برادران تو كسي است كه گناهت را فراموش كرد و نيكي ترابه خويش يادآورد.

سست حيله ترين دشمنان كسي است كه دشمني خويش را آشكار ساخت".

"زيبائي چهره، جمال برون است و زيبايي عقل جمال درون است"

"سزاوارترين مردم به محبّت كردن، كسي است كه از او اميد محبّت كردن دارند".

"پليديها در خانه اي قرار داده شدند و دروغ كليد آن خانه است".

"ناداني دشمن است، و حلم حكومت، و راحتي دلها را نشناخت آن حلم، پاره هاي اندوه صبر و دشمني را به وي جرعه جرعه نچشاند."

"هر كه بر پشت باطل سوار شد، در سراي پشيماني فرود آمد."

"تقديرهاي غالب با كشمكش دفع نگردند، و ارزاق نوشته شده را به آزنتوانند بدست آرند، و با امساك نتوان آنها را دفع گرداند".

"عطاياي (شخص) كريم تو را پيش او خوب جلوه مي دهد و بدو نزديكت مي سازد، و عطاياي (شخص) فرو مايه تو را از او دور مي كند و به نزدش منفورت مي سازد".

"هر كه پارسايي خوي او باشد و كرم سرشت او و بردباري عادت او دوستانش زياد گردد و تمجيد بر او فراوان، و با ستايشهايي نيكويي كه از اومي كنند بر دشمنانش پيروز مي شود."

در تشويق به روزه گرفتن و نماز شب خواندن فرمود: "شب زنده داري گواراتر از خواب است و گرسنگي در خوبي خوراك فزاينده تر. " [2] .

"مؤمن براي مؤمن بركت است و بر كافر حجّت".

"دل احمق در دهان اوست و دهان حكيم در دل او."

"توجّه به رزقي كه برايت تضمين شده، تو را از كار واجبت باز ندارد".

"هيچ عزيزي از حق جدا نشد جز آنكه خوار شد، و خواري حق را نگرفت مگر آنكه سر فراز شد."

"دوست نادان، مايه رنج است."

"دو خصلت است كه والاتر از آنها چيزي نيست: ايمان به خداوند و سود رساندن به برادران".

"گستاخي فرزند بر پدر، در كوچكي، منجر به عاق شدن در بزرگي اش شود."

"اظهار شادماني در برابر شخص غمزده، بي ادبي است."

"بهتر از زندگي چيزي است كه اگر از دستش بدهي، زندگي را منفور داري و بدتر از مرگ چيزي است كه چون بر تو فرود آيد مرگ را محبوب شماري".

"رياضت دادن نادان و ترك دادن معتاد از چيزي كه بدان عادت كرده،خود معجزه است."

"تواضع نعمتي است كه بر آن حسد نبرند."

"آدمي را طوري گرامي ندار كه بر او سخت بگذرد."

"هر كه برادرش را نهاني اندرز داد او را آراسته و آن كه در برابر ديگرانش پند گفت، زشتش ساخته".

"هيچ بلايي نيست مگر اينكه براي خدا در پيرامون آن نعمتي است."

"چه زشت است براي مؤمن گرايشي كه او را خوار مي كند." [3] .

آن حضرت فرمود: "پارساترين مردم كسي است كه به هنگام بر خورد با امور شبهه ناك بازايستد، عابدترين مردم كسي است كه فرايض را بر پاي دارد، زاهدترين مردم كسي است كه از حرام دست شويد، سخت كوش ترين مردم كسي است كه گناهان را ترك گويد."

شما در عمرهاي كاسته شده و روزهاي شمرده شده (اندك) هستيد،ومرگ ناگهان سر مي رسد.

هر كه تخم نيكي بكارد خوشي بدرود، و آن كه تخم بدي بكارد پشيماني بدرود.

هر زارعي را همان چيزي است كه مي كارد، كندكار را بهره از دست نرود، و آزمند آنچه را كه برايش مقدّر نيست به دست نياورد.

هر كه به خيري رسد خدايش داده و هر كه از شرّي در امان نگاه داشته شود، خدايش نگاه داشته.

" در نامه مباركش به ابن بابويه فقيه مشهور، فرموده است: "امّا بعد،تو را اي پير و معتمد و فقيهم، ابو الحسن علي بن حسين قمي، كه خدايت براي كسب خشنوديهايش تو را موفّق بدارد و به رحمت خويش از صلب تو فرزنداني صالح عطايت فرمايد، سفارش مي كنم به تقواي خدا و بر پاي داشتن نماز و پرداخت زكات كه نماز از مانعان زكات پذيرفته نشود.

و تو را سفارش مي كنم به آمرزش گناه، و فرو خوردن خشم، و صله رحم وهمدلي با برادران، و كوشش در (جهت رفع) نيازهاي ايشان درسختي وآساني، و بردباري در برابر نادانان، و نفقه در دين، و تربيت دركارها و رعايت قرآن، و خوشخويي، و امر به معروف و نهي از منكر كه خداوند عزّوجلّ فرمود: لَا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِن نَجْوَاهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلاَحٍ بَيْنَ النَّاسِ وَمَن يَفْعَلْ ذلِكَ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً. [4] .

"در بسياري از راز گويي اينان هيچ چيزي نهفته نيست مگر آنكه به صدقه امر كند يا نيكي يا اصلاح ميان مردم، و آن كسي كه از پي خشنودي خدا اين كاررا بكند بزودي پاداشي بزرگ عطايش فرماييم."

و دوري از تمام زشتيها.

و بر تو باد گزاردن نماز شب سه بار اين دستور را تكرار فرموده و هر كه نماز شب را كوچك انگارد از ما نيست.

پس به وصيّت من عمل كن و شيعيانم را بگو تا بدان وادار شوند.

و برتو باد انتظار فرج كه پيامبرصلي الله عليه وآله فرمود: "برترين اعمال امّت من، انتظارفرج است"، شيعيان ما همواره در اندوه خواهند بود تا آنكه فرزندم ظهوركند همان كه پيامبرصلي الله عليه وآله بدو مژده داد كه زمين را از عدل و داد پر مي كند پس از آنكه از ستم وبيداد پر شده باشد.

پس اي پيرو و شيعه من شكيبا باش و همه شيعيانم را به شكيبايي فرمان ده كه: إِنَّ الْأَرْضَ للَّهِ ِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ. [5] .

"زمين از آن خداست، آن را به هر كه از بندگانش خواهد به ميراث دهد، وفرجام از آنِ پرهيزكاران است."

" و درود بر تو و بر تمام شيعيانم و رحمت و بركات خدا بر ايشان باد.

خدا ما را بس است چه خوب وكيل و چه خوب سر پرست و چه خوب ياوري است." [6] .

دعا: استراتژي مبارزه دعاهاي مأثور از خاندان وحي عليهم السلام همواره به عنوان استراتژي مبارزه بر ضدّ تمام انواع فسادهاي فرهنگي، اجتماعي، سياسي و بوده است.

مگر نه اينكه دعا قلب را به پروردگار نزديك مي كند.

و روح مؤمن را به آفاق معرفت خدا به تعالي مي برد؟ هر گاه معرفت انسان به خدا فزوني مي گيرد.

ايمان او به خدا بيشتر مي شود و - در نتيجه - تعهد او به تعاليم اسلامي بيشتر مي شود، يكي از برجسته ترين مصاديق اين تعاليم، انقلاب بر ضد طاغوتيان و صبر و پايداري در رويارويي با آنان و تسليم نشدن دربرابر ابزارهاي بيم دهنده و اميدوار كننده وگمراه كننده ايشان است.

كلمات دعا در نزد اهل بيت، كه آن را از رسول خدا صلي الله عليه وآله به ميراث برده اند، چونان پر مايه ترين گنج و قيمتي ترين غنيمت است.

دعا در نزد آنان دايرة المعارفي است الهي.

در آنها آيات حكمت و شيوه هاي تربيت وآگاهيهاي سياسي و ديدگاههاي فرهنگي را مي توان پيدا كرد.

دعايي كه امام حسن عسكري عليه السلام به اهل قم آموخت و همچون يك منشور سياسي و سندي جهادي و استراتژي براي حركت و شيوه اي مكتبي در آن برهه حساس منتشر شد، امروز از گنجينه هاي اهل بيت قلمداد مي شود، سزاوار است كه ما شبانه روز به خواندن و تأمّل در اين دعا بپردازيم، تا شناخت و يقين و ثبات قدم و هدايت بيشتري فرا چنگ خويش بياوريم.

اينك بگذاريد با هم عبارات اين دعا را زمزمه كنيم و درآنها ژرف بينديشيم: "سپاس خداي را به خاطر شكر نعمتهايش، و طلب افزوني آنها، وجلب روزي اش، و طلب خالص شدن براي او و در او نه ديگري، و پناه از ناسپاسي وكفرپيشگي در عظمت و بزرگي او، سپاس كسي كه مي داند هر نعمتي كه به او مي رسد ازجانب پروردگارش است و هر كيفري كه به او مي رسد به خاطر بدكرداري اوست وخدا درود فرستد بر محمّد، بنده وپيامبرش و برگزيده خلقش و وسيله پيوند مؤمنان به رحمتش، ونيزدرود بر تبار پاك او وواليان كار او".

"خدايا! تو خود مردم را به فضل خويش دعوت كردي، و به خواندنت فرمودي، واجابت دعا را براي بندگانت ضامن شدي، و نااميد نكردي كسي را كه خواسته خود را بر تو عرضه كرد.

و با حاجت خود قصد در گاه تو را كرد، ودستي خواهشگر را از عطاي خويش تهي باز نگرداندي، و از عطاي بي عوض خويش نااميد پس نزدي، و هر كه به سوي تو كوچيد تو را نزديك بيافت، و هر كه بر تو وارد شد موانع سر راه او را برداشتي."

"معبودا! و اينك من با خواسته خود درگاه تو را قصد كردم، و در فضل تو را دست خواهشم كوبيد، و قلبم با خشوع و خواري با تو راز ونياز مي گويد، و هم خود تو را بهترين شفيع خويش به درگاهت يافتم، تو خواهش مرا مي داني پيش ازآنكه به انديشه ام خطور كند يا در خاطرم راه يابد، پس خدايا خواسته ام را به اجابت وصل كن، و خواهش مرا با رسيدن به حاجتم قرين گردان".

"خدايا! كژي فتنه ها ما را در بر گرفت، و سرپوش حيرت بر ما چيره گشت،و فرو مايگان و حقيران ما را درهم كوفتند، و آنان كه در دين توبه ايشان اطمينان نبود بر ما حاكم شدند، و آن كه حكم تو را معطل گذارد كارهاي ما را به ستم ربود، ودر نابودي بندگانت و در تباه ساختن ديارت كوشيد."

خداوندا! فييء ما پس از تقسيم دست به دست گشت، و امارت ما پس ازمشورت ياوه شد، و پس از انتخاب امّت به منزله ميراث در آمديم، آنگاه با سهم يتيم و بيوه زنان (اسباب) موسيقي و نوازندگي خريداري شد، و در گزينش مؤمنان اهل ذمه اختيار دار شدند.

و فاسق هر قبيله كارهاي آنان را بر عهده گرفت، پس مدافعي ايشان را از هلاكت باز ندارد، و پاسباني به ديده رحمت به آنها نَنِگرد، آن كه داراست جگري سوخته از تشنگي را سير نكند، ايشان صاحبان متاعي اندكند درسرايي تباه شده، و طلايه داران مسكنت و بيچارگي اند، و خلفاي اندوه و ذلّت. [7] .

"معبودا! كشتِ باطل درو شد، و نهايت آن در رسيد، و ستونهاي آن استواري يافت، وپاره هايش فراهم آمد، وجوانه اش زود سر برزد، وشاخه اش باليدن گرفت."

"خداوندا! دروگري از حق براي او بيار تا تنه اش را درهم كوبد، وساقه اش را درهم شكند، و كوهانش را ازهم بدرد، و بيني اش را بر خاك مالد تا باطل با آن سيماي پليدش نهان گردد، و حق با آن زيور زيبايش پديدار شود".

"خدايا! براي ستم پشتوانه برجاي مگذار مگر كه ويرانش سازي، وسپري برجاي منه مگر كه آن را بدري، و وحدت كلمه اي قرار مده مگر كه پراكنده اش كني، ولشكري مجهز براي آن مگذار مگر كه خوارش كني، و ستوني بر قرار مدار مگر كه آن را فروريزي، و بالا برنده درفشي براي آن باقي مگذار مگر كه سر نگونش سازي،و سر سبزي قرار مده مگر كه خشكش گرداني".

"خدايا! پس خورشيدش را درهم بپيچ ونورش را ببر، ونامش را محو كن، و به حق شَرِّ آن را بِكَن، وسپاهيانش را پراكنده ساز، ودلهاي ياورانش را آكنده از هراس كن".

خداوندا! دنباله اي از آن باطل باقي مگذار مگر نابودش كني، و نه بنيه اي جزآنكه با خاك يكسانش نمايي، و نه حلقه اي جز آنكه آنها را در هم بكوبيش، و نه سلاحي جز آنكه كندش گرداني، و نه مركوبي مگر آنكه هلاكش كني، و نه بر دوش دارنده پرچمي جز آنكه سرنگونش داراي.

"بار خدايا! يارانش را پس از پيوستگي از هم گسسته دار، و پس از هم سخني پراكنده شان فرماي، وپس از چيرگي امّت سر افكنده وخوارشان بدار، و ازسيماي ( روز ) گرم و درخشان عدل و داد براي ما، نقاب برگير، و آن را جاودانه به ما بنمايان بي آنكه ظلمتي در آن باشد، نوري بي آنكه تيرگي با آن باشد، و ابر پربارانِ آن را بر ما پياپي بباران، و بركتش را بر ما فرود آر، و او را بر دشمنانش چيرگي بخش و بر آنان كه با او سر ستيز دارند ياري اش فرماي".

"خداوندا! حق را آشكاري ده، و تاريكي فراگيرستم و سياهي حيرت را به او روشن و نوراني كن."

"خداوندا! دلهاي مرده را بدو جان بخش، وخواستهاي گوناگون و آراي پراكنده را به او جمع كن، و حدود ضايع شده و احكام وانهاده دينت را بدو بر پاي دار، و شكمهاي از گرسنگي بر آمده را بدو سير كن، و بدنهاي ناتوان وخسته را بدو، راحتي بخش، همچنانكه ما را به خواندن او توفيق عنايت كردي، وغافلان را از اطراف او دور فرمودي، و در دلهاي، مهر او و اميد و خوش گماني به اورا براي اقامه احكامش جاي دادي".

"پروردگارا بهترين يقينها را درباره او براي ما به ارمغان آور، اي آن كه تحقّق بخشنده گمانهاي نيكي، و تصديق كننده آرزوهاي به تأخير افتاده اي.

خدايا! دروغ كساني را كه درباره او با تو به ستيز برخاستند ظاهر كن، و به واسطه او گمانهاي كساني را كه از رحمت تو مأيوس و نااميد گشته اند، باطل فرماي".

"بارالها! ما را يكي از اسباب او و يكي از پرچمهاي او و يكي از دژهاي او قرارده، چهره هاي ما را به زينت يافتن او شاداب و زيبا گردان، و ما را به نصرت اوارجمند بدار، و نيّت ما را نيكو كن تا ما را براي او، بدو پيروز گرداني، وحسودان و آنان را كه چشم انتظار رسيدن به پشيمانيها و عقوبتها بر ما هستند به غمِ ما شادمكن، تو خود بي گناهي ما را مي بيني، و دل ما را كه هيچ كينه اي از آنان در خود نگرفته و آرزوي وقوع بلا بر آنان را ندارد، نظاره گر هستي، حال آنكه اينان درباره ما پي فرصت مي گردند، تا چون غافل شديم بر ما يورش آورند".

"خداوندا! تو ما را از خودمان آگهي دادي، و به عيبهاي نهانمان بينا فرمودي، مامي ترسيم همين آشكاري اجابت تو ما را از تو غافل بدارد، حال آنكه تو بر آنان كه سزاوار نيستند مي بخشي، و بر خواهشگران آغازگر نيكي واحساني، پس برحسب كرم و بخشش وفضل وامتنان خويش كار ما را راست آور كه تو هر چه خواهي كني و آنچه خواهي حكم دهي، ما به تو روي كرده ايم واز گناهان خود به درگاه تو توبه آورده ايم".

"پروردگارا! آن كه به تو مي خواند، و بنده تو كه به قسط قيام مي كند، محتاج رحمت توست، و نيازمند ياري تو بر طاعت، چون آغاز نعمت خويش بودي بر او،و جامه هاي كرامت خويش را تو خود بر قامت او پوشاندي، و محبّت طاعت خويش را بر او افكندي، و از محبّت خود گامهايش را در دلها استواري دادي، و او را بر كارهايي كه اهل زمانش از آنها چشم پوشيدند توفيق عمل ارزاني كردي، و او را فريادرَس بندگان ستمديده قرار دادي، و ياور كساني كه جز تو ياري نيافتند،وزنده كننده احكام وانهاده از كتابت، و بر افرازنده پرچمهاي دينت و سنّتهاي پيامبرت كه سلام وصلوات ورحمت وبركات تو بر او وخاندانش باد، قرارش دادي".

"پس خداوندا او را از عذاب و بلاي تجاوز گران در دژي استوار محافظت فرماي، و دلهاي پراكنده دين جويان را به نورش روشنايي بخش، و بهترين چيزي را كه به قيام كنندگان به عدل و دادت از پيروان پيامبران، رساندي به او نيز برسان".

"بار الهي! خوار كن به واسطه او كسي را كه در رجوع به محبّت تو با اوهمكاري نمي كند، و آن را كه به دشمني با او برخاسته است، و با سنگ كوبنده خويش بر آن كه در صدد قيام عليه آئينت بكوب و آنرا ذليل و خوار گردان وخشم گيربر آن كه به خونخواهي او بر نمي خيزد و ياري نمي رساند، در حالي كه او به خاطر تو با خويشان و بيگانگان در ستيز ودشمني مي افتد كه البته اين منّتي است از جانب توبر او نه از او بر تو".

"كردگارا! پس همچنانكه او جان خويش را در راه تو آماج بيگانگان قرار داد،و در حمايت از مؤمنان براي تو خون خويش را تقديم كرد ، وشرّ نافرمانان مرتد را دفع كرد تا آنجا كه گناهاني كه آشكارا مي كردند پنهان و نابود كرد و آنچه را كه عالمان ترك كرده بودند، در حاليكه خداوند از آنها پيمان گرفته بود بر مردم آشكارش سازند و نهانش ندارند، ظاهر گرداند و مردم را خواند كه تنها تو را به طاعت اختصاص دهند و از آفريده هايت براي تو نيازي نگيرند كه فرمانش برتر ازفرمان تو باشد، با آن تلخيهاي سخت و خونبار كه با حواس دلش جرعه جرعه نوشيد، واندوه و غمهايي كه بر او دست داد، و رويدادهاي مهم بر او هراس انداختند وغصه ها گلوگير او شد كه گلوها از فرو دادنش ناتوان گشتند، و هيچ كسي بر اومهرباني نكرد، از بينندگاني كه به كاري از كارهاي تو مي نگريستند، ودستي به دگرگون كردن آنها و باز گرداندن آن به حريم محبّت تو بلند نشد".

"پس خدايا! او را به ياري خودت پشتگرم فرما، و توانايي او را در آنچه ازانجام آن باز مانده، مثل طرد آنان كه در حريم تو خيمه زده اند، بيفزاي و از تأييد خويش در نيرو و قدرت او توانايي قرار ده، و ما را از أنس به او رميده مكن، و او را پيش از رسيدن به آرمانش كه همان فراگير كردن صلاح و راستي در همكيشان خويش و ظاهر كردن عدل و داد در امّتش مي باشد، نميران".

"پروردگارا! به خاطر استقبالي كه از قيام به فرمان تو نشان داد، جايگاهش را در روز رستاخيز والا گردان، و پيامبرت، محمّد صلي الله عليه وآله، را كه درود تو بر او ودودمانش باد، به ديدارش و نيز ديدار كساني كه از دعوت او پيروي كردند شاد بدار،و به خاطر آنچه از او ديدي، مثل قيام به فرمانت پاداش او را كامل عطا كن، و او را در زندگي اش به خود مقرب فرما، و به خواري ما به واسطه دوري او رحمت آر،و اگر او را از دست داديم به ضعيفي ما در برابر كساني كه به همراهي او (قائم) آنها را سركوب كرديم و دست كساني كه ما بر آنها چيره گشتيم تا از نافرماني او دورشان سازيم، بر ما دراز گشت، رحم كن و به تفرقه ما پس از الفت و وحدت در زير سايه حمايت او رحم آر، و به حسرت ما هنگام فرياد خواهي از او در جايي كه ما را از ياري او باز نشاندي، ترحّم فرما".

"بار خدايا! او را از آنچه بر او بيم مي رود ايمن و آسوده قرار ده، وتيرهاي نيرنگ را كه از سوي بد كرداران به سوي او و همكارانش وياورانش بر طاعت پروردگارش، آنان كه سلاح و دژ و پناهگاه و اُنس او گردانيده اي، دور گردان.

كساني كه از زن و فرزند خويش دست شستند، واز وطن خود رخت بربستند، وبستر نرم را رها كردند، و از تجارت خود چشم پوشيدند، و زندگيشان را دستخوش زيان ساختند، و بي آنكه از سرنوشت خود بگريزند جمع و انجمن خود را رها كردند، وبا بيگانگان كه مددكارشان بودند در آميختند، و بستگان نزديك خود را كه روياروي آنها ايستادند، ترك گفتند، وپس از پشت كردن وگسستن در طول عمرشان،دو باره گردهم آمدند، و اسباب متصل به متاع اندك دنياي گذران را از هم بريدند".

"پس خداوندا! آنهارا در امن حرز وسايه حمايت خويش بگير، وخشم بندگاني كه به دشمني آهنگ آنها را كرده اند از ايشان باز بدار، و به خاطر دعوت ايشان كفايت و ياري خود را بر آنها تمام فرما، و به پشتيباني و نصرتت آنان را تأييد فرما و با حق ( آنان ) باطل كساني كه مي خواهند نور تو را خاموش كنند، نابود فرما".

"پروردگارا! به واسطه آنها سراسر آفاق و اقطار جهان را از عدل و داد ورحمت و فضيلت آكنده فرما، و مطابق كرم و بخشش خود تلاش آنها را پاس بدار، از همان سپاسي كه به بندگانت كه به عدل و داد قيام كردند ارزاني داشتي، و از پاداش خويش آن را بر ايشان ذخيره فرما تا به واسطه آن مراتبشان والا گردد، كه تو هر كار كه خواهي كني و هر چه خواهي حكم دهي." [8] .


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 75، ص 389 - 378.

[2] همان مأخذ، ص 378.

[3] بحارالانوار، ج 75، ص 378 - 377.

[4] سوره نساء، آيه 114.

[5] سوره اعراف، آيه 128.

[6] حياة الامام الحسن العسكري، ص 81 - 80.

[7] اين قسمت از دعا نشانگر وضع آسفبار مردم در آن برهه وعلت فساد در ميان آنهاست.

[8] مهج الدعوات - سيّد ابن طاووس، ص 63 - 67.