بازگشت

احمد بن اسحاق اشعري قمي


او از ياران و كارگزاران ويژه امام عسكري عليه السلام بود كه مسايل مردم شهر قم را به نزد حضرت مي برد و پاسخ مي گرفت.

اين مرد بزرگ و الهي در زمان امام جواد و امام هادي عليهم السلام زندگي كرده است و از گفتار و سخنان گهربار ايشان بهره برده بود و از آن بزرگواران احاديثي روايت كرده است. [1] .

«سعد بن عبدالله» در مورد وفات «احمد بن اسحاق» مي گويد:

احمد در سه فرسنگي پل ذهاب (حلوان) تب شديدي كرد و به سختي بيمار شد، چنان كه از درمان و بهبودي او نااميد گشتيم. وقتي كه به حلوان رسيديم در يك كاروانسرا اقامت كرديم تا به استراحت بپردازيم. آنگاه احمد گفت: دوستان! امشب مرا در اينجا تنها بگذاريد و شما همگي به جايگاه ديگر برويد و استراحت كنيد.

سپس هر كدام از ما به محل تعيين شده رفتيم. من نزديك صبح بود كه به فكر



[ صفحه 425]



افتادم. ناگهان چشم گشودم و ديدم كه «كافور» خادم مولايمان امام عسكري عليه السلام حاضر شد و گفت: خداوند شما را تسليت نيكو دهد و به پاداش پسنديده مصيبتتان را جبران فرمايد.

سپس كافور اشاره كرد و گفت: غسل و كفن همراه صالح و مصاحب خوب شما «احمد» انجام شده است و برخيزيد و او را دفن كنيد.

همانا احمد به جهت قرب به خداي عزوجل، نزد مولايتان امام عسكري عليه السلام از همه ي شما شيعيان گرامي تر و عزيزتر است. سپس كافور از نظر همه ي ما پنهان شد. [2] .


پاورقي

[1] مامقاني - تنقيح المقال - ج 1 - ص 50.

[2] محدث قمي - منتهي الآمال - ص 279.