بازگشت

تفسير


كتاب تفسيري به امام عسكري عليه السلام نسبت داده شده كه شامل تفسير سوره ي حمد و قسمتي از سوره ي بقره است. اين كتاب از ابتداي طرح آن در محافل علمي از قرن چهارم تا به امروز مورد قضاوت هاي گوناگون قرار مي گرفت.

برخي از دانشمندان، آن را از آثار امام عليه السلام دانسته و احاديثي از آن نقل كرده اند، برخي ديگر آن را ساختگي شمرده و فاقد اعتبار علمي دانسته اند. البته بخشي از قضاوت ها متكي به سند كتاب است؛ زيرا دو نفر به نام هاي يوسف بن محمد بن زياد و محمد بن سيار اساس روايت آن هستند و واسطه ي اين دو و شيخ صدوق رحمه الله، شخصي به نام محمد بن قاسم استرآبادي است.

افزون بر ابهام و اشكالاتي كه در هويت افراد فوق وجود دارد در كيفيت سند و اينكه آيا اين دو نفر خود راوي كتاب هستند يا پدرانشان، صحت انتساب آن به امام عليه السلام را زير سؤال مي برد.

اشكال ديگري كه بر كتاب وارد شده اين است كه، در آن رواياتي نقل گرديده كه از نظر محتوي به طور جدي قابل انتقاد و ايراد مي باشد و گاهي به صورتي آميخته با خرافات است و به هيچ وجه نمي توان آن را به امام عليه السلام نسبت داد.

در برابر، برخي سخت با نسبت آن به امام عليه السلام موافقند كه از جمله ي آنان شيخ صدوق، طبرسي، صاحب احتجاج، كركي، مجلسي اول و دوم و شيخ حر عاملي رحمهم الله را مي توان نام برد.

از اين اسامي چنين به دست مي آيد كه گرايش اخباري نوعا كتاب را پذيرفته و گرايش عقل گرا آن را نامقبول مي داند.

نكته ي مهم اين است كه علي بن ابراهيم قمي و محمد بن مسعود عياشي از مفسران متقدم شيعه هيچ كدام در تفسيرهاي خود، روايتي از اين كتاب نقل نكرده اند و اين مسأله مي تواند



[ صفحه 504]



نقش تعيين كننده يي در قضاوت درباره ي اين تفسير داشته باشد.