بازگشت

خضوع شيران درنده در محضر امام حسن عسكري


روايت شده در كتاب منتهي الامال محدث قمي رضوان تعالي عليه كه حضرت امام حسن عسكري عليه السلام را در زندان سپردند به نحرير ناصبي جبار ستمكار عليه اللعنه و نحرير بر حسب عداوت و دشمني كه به اهل بيت عصمت داشت تنگ مي گرفت بر آن حضرت و آن بزرگوار را بسيار اذيت و آزار مي كرد هرچند زوجه اش او را نصيحت مي كرد كه اي نحرير از خدا بترس و دست از آزار اين بزرگوار عالي مقدار بردار نحرير بدكردار از رفتار خود دست بر نمي داشت و گفت به خدا سوگند كه من او را در بركة السباع در ميان شيران و درندگان خواهم افكند پس اجازه گرفت از خليفه ي جابر در اين امر و او آن حضرت را افكند به نزد شيران و شك و ترديدي نداشت در اينكه آن شيران درنده آن حضرت را تكه و پاره خواهند نمود و خواهند او را خورد پس نظر كردند در آن محل كه از حال آن جناب خبري گيرند مشاهده كردند كه آن حضرت در ميان شيران به نماز ايستاده و نماز مي خواند و آن سباع و شيران پروانه وار دور آن بزرگوار مي باشند و نهايت خضوع را در حضور حضرتش دارند و نيز دارند اظهار ارادت خدمت مقام ولايت مي نمايند فورا به لحاظ اينكه مردم اين صحنه را نبينند آن جناب را از بركة السباع بيرون آوردند.

مؤلف گويد آن كس كه به مقام ولايت ارادت ندارد حقا كه از وحوش پست تر است. پناه به خدا از شر نفس اماره ي بالسوء و از ضلالت و گمراهي.



[ صفحه 545]