بازگشت

مقدمه (امام حسن عسكري)




امام حسن خلق عالي مكان

حسيني نژاد و كرامت نشان



گل گلشن خاتم الانبياء

چراغ شبستان آل عبا



دري بود از بحر احسان و جود

منور مهي بر سپهر وجود



رخش آفتاب سپهر جلال

قدش سرو گلزار فضل و كمال



يا ابا محمد يا حسن بن علي ايها الزكي العسكري انا توجهنا و استشفعنا و توسلنا بك الي الله و قدمناك بين يدي حاجاتنا يا وجيها عندالله اشفع لنا عندالله.



ولي حق حسن بن علي شه كونين

امام يازدهم سبط خواجه ي لولاك



بزرگ آيت يزدان كه درك ذاتش را

توان نمودن گر ذات حق شود ادراك



خديو كون و مكان شهسوار ملك وجود

كه بسته سلسله ي كاينات برفتراك



شها وجود دو عالم طفيل هستي توست

تو اصل فيضي ارواح العالمين فداك



اي پسر امام علي النقي اي امام حسن عسكري اي ذريه رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم به سوي تو پناه مي برم و از تو درخواست شفاعت مي طلبم كه در ديوان محاسبات الهي شفاعت كني اين ذريعه را از زندگي اين بنده قبول فرمايد و توشه آخرتم قرار دهد.



گر تو براني كسم شفيع نباشد

ره به تو دانم دگر به هيچ وسائل



[ صفحه 553]



يازدهمين كوكب درخشنده امامت در افق آسمان ولايت در مدينه طالع شد و در سامرا افول كرد و با عمر كوتاه خويش صفحات روشني از زندگي خود باقي گذاشت كه مآثر بلند و دامنه دارش تا ابد باقي است.

اسلام در دوره حضرت عسكري عليه السلام آن قدرت امپراطوري را از دست داده بود ولي نفوذ معنوي آن روز افزون قوت گرفته و علماي بزرگ ملل متنوعه به سوي اسلام پناهنده مي شدند و از كشتي نجات قرآن بهره مند مي گشتند و لذا فرهنگ معارف دين افق وسيعي در دنياي بشريت پيدا كرده بود و نيازمند به يك شارح و مبين و رهبر و زعيمي آشنا به مكتب نبوت بود تا حقايق دين را عريان و برهنه از شوائبي كه بر او بستند به مردم جهان بفهماند - و اين پيشواي بزرگ كه علم و دانشش متصل و مربوط به اقيانوس علم نبوت و سرچشمه وحي و الهام باشد جز حضرت عسكري نبود - اما در دوره عمر كوتاه يازدهين گوهر ولايت چندين اتفاق مهم رخ داده كه موجب عقيم ماندن نهال علم و دين از نظر تشريح ولايت گرديد اول آنكه متوكل عباسي آن مرد جبار و خونخوار پايتخت امپراطوري اسلام را از بغداد به سامراء منتقل كرد و آنجا از نظر آب و هوا بهتر از بغداد بود و شهر بزرگي پربركت بود و حضرت هادي عليه السلام را از مدينه مهبط وحي مهاجرت دادند كه از مردم حجاز دور باشد زيرا آن مردم بدين فضيلت و سادگي اسلام و گرفتن احكام از خاندان آل محمد صلي الله عليه و آله به علم اليقين عادت كرده بودند و مي دانستند جز اين خاندان كسي نيروي اداره ملت اسلام را از نظر علم و فضيلت ندارد و اخبار آل محمد و احاديث نبوي و اخبار علوي مستقيما گوش به گوش و سينه به سينه منتقل شده مردم به آنچه تربيت گرفته بودند در محبت آل علي عليه السلام عشق و علاقه داشتند و سامرا از مدينه دور بود مردم را هم به بغض آل علي عليه السلام تربيت كرده بودند به علاوه كه اين كواكب درخشان ولايت را زير نظر گرفته و به محبس و زندان و مراقبت كامل جاسوسان نگاه مي داشتند كه در حقيقت آزادي عمل از آنها سلب مي شد - موضوع ديگر كه از حوادث مؤثر به شمار مي رفت اين بود كه در اين دو قرن مردم به عصر پيغمبر صلي الله عليه و آله نزديك بودند و از تابعين و پيرمردها سينه به سينه حديث متواتر نقل شده بود كه مهدي موعود فرزند يازدهمين مقام ولايت و نهمين اولاد اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب عليه السلام است و بني عباس از اين موضوع سخت بيمناك بودند زيرا عقيده به صحت و درستي و راستي حديث نبوي داشتند و از آثار مهدي موعود هم مي ترسيدند كه اركان سلطنت آنها متزلزل



[ صفحه 554]



گردد و شايد يكي از علل تزويج كردن مأمون ام حبيبه دختر خود را به حضرت رضا عليه السلام و ام الفضل دختر ديگر را به حضرت جواد عليه السلام به منظور آن بود كه شايد مهدي موعود از پيوند اين شجره به وجود آيد و در اين موهبت شريك باشند.

در هر حال يقين داشتند كه مهدي موعود از حضرت عسكري است و لذا اين امام يازدهم را سخت تحت مراقبت خود گرفته زنداني و حبس كردند آن هم در ميان عسكري و همواره ده نفر از طبقات مختلف به نام طبيب مخصوص خليفه يا محدث مخصوص يا دربان و حاجب و نديم و مخلص بر آن حضرت گماشته بودند تا زندگي او را جزء به جزء براي خليفه گزارش دهند و بفهمند اولادي كه از اين شخصيت بزرگ به وجود مي آيد كي و كي و از كدام زن خواهد بود.

بيست و هشت سال زندگي چون گل كوتاه امام عسكري همواره تحت نظر و مراقبت خلفاي عباسي بود - المعتز فرزند متوكل و قاتل حضرت هادي المهتدي فرزند الواثق و المعتمد فرزند متوكل و قاتل حضرت عسكري معاصر اين امام بودند و از روزي كه اين خاندان جليل ولايت را به سامرا وارد كردند و در محله عسكريين كه جاي ارتش و قشون بني عباس در مركز خلافت بود دادند همواره شاهد و ناظر كليه عمليات و كلمات و افعال و اعمال آنها بودند و هيچ گونه فشار و زجر تهديد و تجديد زندگي و بازداشت زنداني درباره آنها دريغ نداشتند.

مقام امامت حضرت عسكري مورد اتفاق فريقين از نظر اخبار نبوي است و در نظر اماميه يازدهمين اولا به تصرف در عالم كون است كه نقشه وجود زير نظرش و دستي بر عالم خلقت دارد و به اجازه حق متصرف در پيدايش مواليد و عناصر موجودات است و از جهت علم و دانش و مقام و فضيلت منبعي است كه با اقيانوس نبوت اتصال و ارتباط كامل دارد در ظهور مقام ولايت هم استعداد قابل و لياقت زمامداري و قدرت علمي و نفوذ معنوي او مورد اعتراف و اتفاق هر كسي است كه او را مي بيند و از محضرش بهره مند شود زيرا پسر حضرت هادي 23 سال داشت كه پدرش مسموم شد و با آراستگي به فضائل در ميان مردم بر قلب مسلمين حكومت مي كرد در سخاوت - علم - شجاعت - كرامت و ساير مزاياي امامت نظير نداشت خاصه مقابل زمامداراني كه از قدرت امپراطوري اسلام سوء استفاده مي كردند به عيش و عشرت و اعمال شهوات مي پرداختند مثلا متوكل به نقل ابن اثير دوازده هزار كنيز داشت و اين كنيز هم سرمايه مالي و نمونه اشرافيت بود و هم اسباب اجراي شهوات و مشتهيات و قسمت مهم دربار متوكل و اولادش را طبقه رقاصان و آوازه خوانان و نوازندگان تشكيل مي دادند البته از چنين مست



[ صفحه 555]



مغروري غير از معارضه با قبر حسين و قتل اولاد او چيزي انتظار نمي رفت در اين محيط كه مردم هم به حكم الناس علي دين ملوكهم غرق شهوات بودند و منطق آنها منطق شهوت نفس پرستي بوده يك شخصيتي بارز كه داراي مناقب آسماني و ملكات ملكوتي باشد در نظر مردم تجلي فراواني خواهد كرد اما بني عباس ابرهاي مصنوعي از نيرنگ خدعه و تزوير به وجود مي آورند كه پرتو درخشان اين شخصيت بارز را در افق جامعه مخفي و تاريك نگاه دارند شش سال دوره تصرف و امامت حضرت عسكري بود اين دو عامل مهم سبب محدوديت و محروميت آن حضرت گرديد و دره عميقي بين مردم مسلمان و پيشواي حقيقي آنها ايجاد كرد كه نتوانند وضع و محاذاتي بين نور امامت و افق انديشه و افكار مستعد به وجود آورند در دوره مستعين و معتز و مهتدي زندان باني به نام صالح بن وصيف بود كه فرماندهي اترك را هم داشت و اين شخص ناظر و مراقب امام عسكري شده بود و هر چند روزي لباس خلافت به وجود يكي از آنها راست مي آمد به صالح رئيس زندان سفارش مي كردند كه حسن عسكري را سخت تحت فشار و مراقبت بگيرد صالح مي گفت من دو نفر از شريرترين و خشن ترين مأمورين خود را براي آزار و اذيت او گماشته ام ولي او در گوشه زندان با كمال آرامش خاطر و خونسردي به نماز و روزه مي پردازد گوئي كه در گلستان فارغ البال به عبادت پرداخته - و بالاخره همين صالح فريفته مكارم اخلاقي امام حسن عسكري شد و معتز را همين شخص كشت.

باري دوران زندگاني حضرت عسكري از حساس ترين ادوار زندگاني ائمه هدي مي باشد و به سبب قرب زمان تولد مهدي موعود چه آزار و شكنجه اي كه به اين شخصيت نجيب و شريف كردند و مانند فراعنه كه براي پيدايش موسي ملل و اقوامي را تحت مراقبت و تهديد قرار داده بودند بني عباس اين خاندان جليل ولايت را زير نظر مستقيم گرفته و بر آنها سخت كار را مشكل مي كردند و بدون هيچ دليل حضرت عسكري را زنداني كردند تا آخر هم مسموما او را در جواني از پاي درآوردند و اينك صفحات اوراق زندگاني امام يازدهم را ورق مي زنيم تا حقايق تاريخي روشن گردد.

با سطور اوراق زندگاني حضرت عسكري عليه السلام به يك سلسله وقايع تاريخي مي رسيم مثلا اينكه زندگاني اين امام مقدمه يك انقلابي در عالم بوده و سبب شد يك امر عجيب و شگفتي رخ دهد كه براي قرن ها جهانيان را متوجه حوادث مهم تاريخي نمايد زندگاني حضرت عسكري گذشته از مقام امامت و ولايت از نظر تاريخي منشأ يك سلسله حوادث مهمي است كه تاريخ به نام انقلاب عظيم مهدويت ضبط و ثبت كرده است و اين فصلي بزرگ بر تاريخ اسلام و ملل مختلفه اسلامي در جهان بشريت افزود:



[ صفحه 556]