بازگشت

سختي زمان


البته دوران زندگي ائمه عليهم السلام بر آنان سخت بود. زيرا اوضاع و احوال اصلا مطابق آرمانهاي بلند آنها نبود و حتي در زمان حضرت علي عليه السلام كه بهترين وضع ائمه (ع) به نظر مي آيد، چنان بود كه آن حضرت شدت ناراحتي خود را با تمثيلي بيان فرمود و گفت كه مانند كسي هستم كه استخواني در گلويش گير كرده باشد كه نه بتوان بيرون آورد و نه بتواند فرو ببرد.

تازه وضع حضرت علي عليه السلام از وضع ائمه ديگر (ع) بهتر بود و حتي در دوران خانه نشيني خود نيز، در اجراي حدود الهي نظارت كامل مي فرمودند و يكبار كه عثمان در اجراي حد شراب خوردن يكي از نزديكانش سستي به خرج داده بود، خود آن حضرت راسا حد را جاري فرمودند. و از اين نظاير زياد است و همچنين در موضوعات حلال و حرام و يا



[ صفحه 26]



تفسير آيات قرآن وقتي كه همه در حل قضيه اي كاملا در مي ماندند موضوع را به ايشان عرضه مي نمودند و ايشان نيز حل مي فرمودند آن حضرت حتي مدتي به خلافت ظاهري هم رسيده بودند. اما به هر حال اوضاع هرگز بر وفق مراد ايشان نبود و ايشان چه در حالت خانه نشيني و چه در دوره خلافت رنج زيادي مي بردند، و براي رعايت مصلحت هاي اسلام در بسياري موارد چاره اي جز سكوت و رنج بردن نمي ديدند و لذا فرمودند كه من مانند كسي هستم كه استخواني در گلويش گير كرده باشد و نه بتواند بيرون آورد و نه بتواند فرو ببرد.

وقتي كه اوضاع از نظر حضرت علي عليه السلام آن قدر ناگوار باشد، از جهت ائمه ديگر (ع) معلوم است زيرا به هر حال آنها مانند حضرت علي (ع) در موضع قدرت نبودند و بيشتر رنج مي بردند.

ريشه اصلي رنجهاي ائمه (ع) معلوم است و آن هم اين است كه هرگز اوضاع و احوال مطابق ميل آنها نبود زيرا اوضاع و احوالي از نظر آنها قابل قبول بود كه اولا احكام خداوند به تمامي اجرا شود و ثانيا به هيچوچه نشانه اي از باطل و طواغيت وجود نداشته باشد و چنانكه مي دانيم، البته هيچكدام از اين دو شرط در زمان هيچكدام از ائمه ما (ع) موجود نبود بلكه برعكس بود.

دوره هر امام (ع) هم با دوره امامان ديگر (ع) فرق هائي داشت.



[ صفحه 27]



بهترين دوره ائمه (ع) دوره حضرت علي عليه السلام بود كه حتي در زمان سكوت و خانه نشيني هم از قدرت و نفوذ كلام مخصوصي برخوردار بودند و همه خلفاء از ايشان حساب مي بردند.

بعد هم مردم با ايشان بيعت كردند و خلافت هم به دست آمد و ايشان قدرت بيشتري براي برقرار كردن حق و مبارزه با باطل به دست آوردند اما با وجود اين، تلقي ايشان از اوضاع و احوال همان بود كه خودشان در آن مثال فرمودند و قبلا ذكر شد.

پس از ايشان به مرور اوضاع و احوال سخت و سخت تر شد. به طوري كه امام حسن (ع) در اثر حوادثي كه شرح آن طولاني است مجبور شدند از خلافت ظاهري چشم بپوشند و با شخصي مانند معاويه صلح كنند. اما دوره امام حسين (ع) سخت تر از دوره امام حسن (ع) بود.

معاويه لااقل حفظ ظاهر مي كرد و علنا اظهار الحاد نمي كرد و به نماز حاضر مي شد و خلاصه اظهار كفر و الحاد نمي كرد اما يزيد به معاويه علنا و رسما اظهار الحاد مي كرد و علنا مرتكب گناهان كبيره مي شد و حتي با اساس دين مخالفت ظاهري و علني مي كرد.

پس از امام حسين (ع) دوران امام حضرت امام زين العابدين (ع) سياه ترين دوران بني اميه بود، آن امام عظيم الشان (ع) با وحشي ترين و سياهكارترين خلفا بني اميه



[ صفحه 28]



همزمان بود كه از قبيل آنها بود يزيد (كه قاتل امام حسين - ع - و سنگباران كننده كعبه و قتل عام كننده ي مدينه رسول خدا و جنايات بزرگ ديگر) و مروان و عبدالملك.

اگر بخواهيم سختي زمان ايشان را مطرح كنيم سخن طولاني و از وضع كتاب خارج مي شود.

دوره امامان باقر (ع) و صادق (ع) كه مقارن با جنگ داخلي بني اميه و بني عباس بر سر بدست گرفتن قدرت بود، كاملا فرق داشت يكي از طرفين براي حفظ آنچه داشت، مي جنگيد و ديگري براي خارج كردن آن از چنگش و درآوردن آن به چنگ خود مبارزه مي كرد.

در اين اوضاع و احوال نه بني اميه و نه بني عباس، هيچ كدام آنها به فكر دين نبودند كه با آن مبارزه كنند يا نكنند بلكه موضوع مهم براي آنها «قدرت» بود. از طرفي در اثر اقدام جانبخش امام حسين عليه السلام فكرها تحريك شده و موضوع حق و باطل داشت كم كم مطرح مي شد. در اين اوضاع و احوال كه از طرف مردم، زمينه براي پذيرش دين صحيح آماده تر از سابق بود و از طرف حكومتهاي متخاصم هم ممانعت خيلي سخت نبود، دو امام بزرگوار ياد شده به ترويج مباني صحيح اعتقادي دين پرداختند و شاگرداني تربيت كردند به طوري كه پس از سخت شدن دوباره زمان، دامنه موج تعاليم آن دو امام بزرگوار، توسط بعضي شاگردان مستعد گسترش مي يافت.

با محكم شدن كار بني عباس كه از منصور به بعد است،



[ صفحه 29]



تسلط آنها، با سخت شدن كار ائمه (ع) به موازات هم پيش مي رفت و از اين پس، چنانكه مي دانيم امامان يا در زندان و يا تحت نظر بودند.

چنانكه امام موسي كاظم (ع) مدتهاي طولاني در زندان بود. و امام رضا عليه السلام به عنوان ولايتعهدي تحت نظر خليفه بود وامام جواد (ع) هم به عنوان دامادي خليفه جاسوس خانگي داشت و آخر الامر هم زن آن حضرت يعني همان جاسوس خانگي به وسيله سم شريك خون آن بزرگوار شد.

امامان هادي و عسكري هم توسط خلفاء وقت از مدينه فراخوانده شده و به سامراء (پايتخت حكومت وقت) و در محله عسكر منزل داده شده و همواره يا تحت نظر و يا در زندان ها بودند.

باري چنانكه به طور كلي ديديم اوضاع و احوال بر همه ي ائمه (ع) سخت بود حتي بر حضرت علي (ع) هم آن قدر سخت بود كه خود آن حضرت در آن مقال كه فوقا بيان شد فرموده است.

اما دوره بعضي از ائمه با سختي بيشتر و بعضي با سختي كمتر همراه بود. چنانكه خواهيم ديد، دوره امام حسن عسكري عليه السلام جزء سخت ترين دوره ها بود و اين موضوع را مي توانيم در دو بخش كلي مطالعه نمائيم:

الف - شديد بودن دشمنان

ب - سستي و بي همتي دوستان

و ذيلا شرح مختصري براي هر يك تقديم مي نمائيم:



[ صفحه 30]