بازگشت

لطف به دوستان


ابوهاشم كه از اصحاب آن حضرت بود روزي در نظر گرفت كه از آن حضرت مقداري نقره بگيرد و از آن انگشتري اي بسازد و براي تيمن و تبرك نگاه دارد. با اين قصد خدمت آن حضرت رسيد اما منظور را فراموش كرد و از آن سخني نگفت، وقتي كه تصميم داشت برخيزد آن حضرت يك انگشتري به او داد و فرمود تو در نظر داشتي مقداري نقره بگيري اما من اين انگشتري ساخته شده را به تو مي دهم كه نگين و مزد ساختن آن نيز اضافه بر خواست تو باشد. خدا آن را بر تو مبارك گرداند.

اين موضوع نشان مي دهد كه چگونه امام (ع) در لطف به دوستان خود به چه نكات دقيق و لطيفي توجه مي فرموده و ضمنا چگونه گاهي با خبر دادن از دل آنها باعث تقويت فوق العاده ايمان آنهامي گرديده است. نظاير اين نوع رفتارهاي امام (ع) زياد است اما به دليل رعايت اختصار از ذكر آنها مي گذريم.



[ صفحه 110]