بازگشت

آزادي قريب الوقوع


باز از ابوهاشم جعفري كه از اصحاب مخصوص و معروف حضرت امام حسن عسكري (ع) است روايت شده كه مي گفت: به مناسبت خصوصيتي كه با آن حضرت داشته چندين بار به زندان افتاده بود و در يكي از اين دفعات وضع او خيلي سخت بوده زيرا محل آن زندان خيلي تنگ و كند و زنجيري كه بر پاهاي او سنگيني مي كرده، او را خيلي مي آزرده است، به طوري كه پس از مدتي دلتنگ شده و به آن حضرت شكايت برده است و آن بزرگوار هم به او فرموده كه امروز ظهر نماز را در خانه خود خواهي



[ صفحه 137]



خواند. [1] .

ابوهاشم از شنيدن اين خبر بسيار تعجب مي كند ولي تعجبش هنگامي بيشتر مي شود كه وقتي به منزل خود مي رسد، مي بيند از طرف آن حضرت صد دينار هم براي او آورده اند و آورنده پيغامي هم به او داد كه آن حضرت فرموده است و هر وقت حاجتي داري خجالت نكش و از ما بخواه و آنچه مي خواهي به تو خواهد رسيد. و تعجب ابوهاشم از اين بوده كه چطور آن حضرت بدون اينكه او اظهاري بنمايد، از تنگي معيشت او مطلع بوده و چگونه مي دانسته كه او مي خواسته است اظهار كند اما به دليل شرم و حيا از اظهار خودداري نموده است.


پاورقي

[1] از آن شكايت و اين جواب معلوم مي شود كه آنها هم زنداني بوده اند. و اين نوع روايات درباره ي امام حسن عسكري عليه السلام زياد است و از مجموعه آنها معلوم مي شود كه ايشان مدت طولاني را در زندانهاي مختلف گذرانده است.