بازگشت

مزيد اطمينان


عيسي بن صبيح روايت مي كند زماني كه در زندان بود حضرت امام حسن عسكري عليه السلام بر او وارد شد و ضمن صحبت او را خبر داد كه از عمرش در آن تاريخ 65 سال و چند ماه و يك روز مي گذرد.

او مي گويد در آن هنگام كتاب دعائي همراهم بود كه در آن تاريخ ولادتم نوشته بود در آن نظر كردم و ديدم چنان



[ صفحه 128]



است كه آن بزرگوار فرموده است.

او از اين موضوع تعجب نمود و اين موضوع سبب تحكيم هرچه بيشتر اعتقاد او گرديد و به سبب آن گذراندن بقيه ايام زندان را سهل يافت.

توجه در اين روايت نكته هائي را مكشوف مي نمايد:

اول اينكه عده اي به خاطر داشتن اعتقادات صحيح در زندانها بودند. ديگر اينكه امام عليه السلام به آنها سر مي زده است و اين موضوع حتما براي آنها موهبت بزرگي بود و سبب مي شده است كه تحمل مصائب براي آنها آسانتر باشد. ديگر اينكه شايد بعضي ها بر اثر سختي زندان و غيره در معرض بعضي شك هائي در اصل اعتقادات خود قرار مي گرفتند و امام عليه السلام به وسيله بعضي كرامات نظير خبر دادن از موضوعات پنهاني يا از مكنونات قلبي آنها و پيشگوئي از حوادث آينده و اين طور امور اعتقاد آنها را حفظ و باعث تقويت روحي و عقيدتي آنها مي شدند.



[ صفحه 129]