بازگشت

احترام حيوانات درنده به امام


يكي از زندانبانهاي خشن و بي رحم امام عسكري عليه السلام «نحرير» نام داشت.

او آن حضرت را بسيار مورد اذيت و آزار قرار مي داد و پيوسته بر امام عليه السلام سخت مي گرفت.

روزي همسرش به او گفت: «اي مرد! از خدا بترس مگر نمي داني چه شخصيت والا قدري را زنداني كرده اي.» و از اوصاف و جلالت و عبادت آن حضرت قدري براي شوهرش گفت.

نحرير فرياد زد: «اكنون كه اينگونه مي گويي از خليفه اجازه مي گيرم و او را در ميان شيران درنده مي اندازم تا همه از شر او خلاص و راحت شوند.» و آنگاه امام را به باغ وحشي كه در كنار زندان بود برد و در قفس شيران درنده و گرسنه انداخت لحظاتي بعد خليفه و حاميانش با شادماني براي تماشاي تكه تكه شدن امام عليه السلام در آن محل اجتماع كردند، پس چون نظر كردند با كمال بهت و حيرت امام عليه السلام را ديدند كه در ميان درندگان ايستاده و با آرامش مشغول نماز است و شيران درنده



[ صفحه 62]



با احترام، در اطرافش ايستاده اند و گويا از امام مراقبت مي كنند. خليفه وقت (معتمد عباسي) آنچنان تحت تأثير سيماي ملكوتي آن حضرت قرار گرفت كه از امام عليه السلام خواست تا براي او دعا كند و آنگاه دستور داد فورا امام را از آن محل خارج كنند تا مبادا بر ارادتمندانش افزوده شود. [1] .



[ صفحه 63]




پاورقي

[1] مناقب آل ابيطالب، ابن شهر آشوب، ج 4، ص 430.