بازگشت

نامه ي نانوشته


«محمد بن عباس» مي گويد:

در يكي از مجالس، به همراه عده اي از شيعيان در مورد مقامات علمي و فضائل بي شمار و اخبار غيبي ابن الرضا سخن مي گفتيم. يكي از حاضران كه ناصبي و از دشمنان سرسخت اهلبيت عصمت و طهارت بود گفتار ما را در اين باره به باد مسخره گرفته و عاقبت گفت: «براي اينكه بر شما ثابت كنم كه او از غيب هيچ نمي داند هم اكنون برايش نامه اي بدون مركب مي نويسم به گونه اي كه هيچ اثري از خط بر كاغذ نباشد، اگر او مسائل نامه ي مرا پاسخ داد فورا حقانيت او را مي پذيرم.»

او نامه اي بر كاغذ نوشت در حالي كه هيچ اثري از قلم بر آن باقي نبود و ما نيز مسائل خود را نوشتيم و آن نامه را براي امام عليه السلام فرستاديم.

چون مدتي گذشت و آن مرد ناصبي پاسخ نامه ي خود را دريافت كرد از شدت بهت و حيرت از هوش رفت و چون به هوش آمد براي ما گفت: «آن حضرت علاوه بر پاسخ كامل به تمام سؤالاتم، نام من و نام پدرم را نيز مرقوم داشته است.» [1] .



[ صفحه 68]




پاورقي

[1] مناقب آل ابيطالب، ابن شهرآشوب، ج 4 ص 440.