بازگشت

سنگي كه همه ي ائمه بر آن مهر زده بودند


حضرت امام حسن عسكري عليه السلام فرمود: جود و سخا اندازه اي دارد كه اگر از آن تجاوز كند اسراف مي شود، احتياط و محكم كاري اندازه اي دارد كه اگر از حدش فزون تر شد ترس خواهد بود، صرفه جويي و اعتدال در صرف مال اندازه اي دارد كه اگر از آن بيشتر شود بخل است و شجاعت و دليري اندازه اي دارد كه اگر از حدش بگذرد، تهور و بي باكي خواهد بود.

هم چنين ابوهاشم روايت مي كند كه روزي در خدمت امام حسن عسكري عليه السلام بودم كه خادم آمد و گفت: مردي از يمن آمده و اجازه ي ورود مي خواهد. مرد بعد از اخذ اجازه وارد شد و به آن حضرت سلام كرد و جواب نيكو شنيد. پس آمده و در كنار من نشست. ديدم او مردي تنومند و بسيار زيبا است. از خاطرم گذشت كه اي كاش مي دانستم كه اين شخص كيست و از احوالش خبر داشتم.

حضرت متوجه شد و فرمود: من تو را از حال او آگاه مي كنم. اين مرد فرزند زاده ي حبابه والبيه است كه سنگي داشت و آباء من بر آن سنگ مهر نهاده بودند. حال اين نيز آن سنگ را به همراه آورده تا من نيز آن را مهر كنم. به او اشاره فرمود كه آن سنگ را



[ صفحه 34]



بده. آن مرد آن سنگ را از بغل بيرون آورد و به دست آن حضرت داد. حضرت در آن طرف سنگ كه مهر نداشت، مهر زد. من آن نگين را گرفته و نقش آن را خواندم. تمام نام آن حضرت بر آن سنگ نقش زده بود. پس آن مرد برخاست و گفت: رحمة الله و بركاته عليكم اهل البيت ذرية بعضها من بعض اشهد ان حقك و اجب كوجوب حق اميرالمؤمنين و الائمة من بعده صلي الله عليه و آله و سلم و اليك اشهيت الانامة و لا عذر لا حدي في وجهك.

و اسم آن مرد مهج بن صلت بن عقبة بن سمعان بن خاتم بن غانم بود.



[ صفحه 35]