بازگشت

تأثير معنويت، پيش بيني آزادي


در آن زماني كه امام حسن عسكري صلوات الله عليه در زندان معتصم عباسي قرار داشت، مأمورين زندان، انواع و اقسام شكنجه هاي جسمي و روحي را براي حضرت اجرا مي كردند.

روزي عده اي از جاسوس ها و مأمورين حكومتي، وارد بر زندانبان امام حسن عسكري عليه السلام شدند و گفتند: تا مي تواني بر او سخت گيري كن و او را تحت فشارهاي گوناگون قرار بده.

زندانبان - كه شخصي به نام صالح بن وصيف بود - گفت: نمي دانم چگونه و با چه وسيله اي او را تحت شكنجه و فشار قرار بدهم!

همين دو سه روز قبل، دو نفر از افراد فاسد و شرور را - جهت شكنجه و آزار او - به زندان فرستادم.

وليكن هر دو نفرشان دگرگون شدند و اهل نماز و روزه و عبادت قرار گرفتند، آن هم با حالتي عجيب و حيرت انگيز، وقتي آن نفر را احضار كردم و به آن ها گفتم: شما دو نفر نتوانستيد آن مرد را تحت فشار قرار دهيد و او را منحرف كنيد؟

گفتيد: تو فكري مي كني كه او يك مرد عادي است؟



[ صفحه 64]



او به طور دائم روزه مي گيرد و نماز به جا مي آورد و تمام شب مشغول عبادت و مناجات مي باشد و حاضر نيست، سخني به جز ذكر خدا بگويد، هنگامي كه نزد او مي رفتيم تمام بدن ما به لرزه مي افتاد و حالات او، ما را نيز دگرگون كرد.

وقتي مأمورين حكومت، اين مطالب را از زندانبان امام حسن عسكري عليه السلام شنيدند با سرافكندگي خاموش شدند و برگشتند [1] .

- همچنين مرحوم كليني، طبرسي، ابن حمزه ي طوسي و... به نقل از ابوهاشم جعفري حكايت كند:

در آن زماني كه در زندان بودم، چون مرا با زنجير بسته بودند، بي طاقت شدم و ناراحتي خود را در ضمن نامه اي به امام حسن عسكري عليه السلام نوشته و برايش ارسال نمودم.

امام عليه السلام در جواب فرمود: همين امروز آزاد خواهي شد و نماز ظهر را در منزل خود به جا مي آوري، لحظاتي بعد از آن مأموري آمد و مرا آزاد كرد.

و چون در فشار زندگي قرار داشتم خواستم قبل از آزادي خود، نامه اي ديگر براي حضرت بفرستم و تقاضاي مقداري پول كنم، وليكن شرم و حيا مانع شد و تقاضاي خود را ننوشتم.

همين كه به منزل رسيدم و طبق پيش بيني حضرت، نماز ظهر را در



[ صفحه 65]



منزل خواندم، شخصي مقدار صد دينار آورد و اظهار داشت: اين مقدار را حضرت ابومحمد، امام حسن عسكري عليه السلام به همراه نامه اي فرستاده است.

نامه را گرفتم و گشودم، در آن مرقوم فرموده بود: شرم و حيا را كنار بگذار و هر موقع نياز پيدا كردي، درخواست كن كه آن چه دوست داشته باشي به آن خواهي رسيد.

و مرحوم طبرسي افزوده است كه در سال 258 به همراه عده اي از سادات و نيز امام حسن عسكري صلوات الله عليه در زندان معتز - خليفه عباسي - بوده اند [2] .



[ صفحه 66]




پاورقي

[1] اعلام الوري طبرسي: ج 2، ص 150، بحار الأنوار: ج 50، ص 308، ح 6.

[2] اعلام الوري طبرسي: ج 2، ص 140، اصول كافي: ج 1، ص 508، ح 10، الثاقب في المناقب: ص 566، ح 505 و ص 576، ح 525، بحار الأنوار: ج 50، ص 311، ح 10.