مهر امامت بر ريگ ها
مرحوم شيخ طوسي، راوندي، ابن شهر آشوب و برخي ديگر از بزرگان رضوان الله عليهم به نقل از داود بن قاسم جعفري - معروف به ابوهاشم جعفري - حكايت كنند:
روزي در محضر مبارك حضرت ابومحمد، امام حسن عسكري عليه السلام نشسته بودم، كه شخصي از اهالي يمن اجازه ي ورود خواست و حضرت اجازه ورود داد.
پس از لحظه اي، مردي زيبا اندام و بلند قد وارد شد و به امام عليه السلام سلام كرد و حضرت جواب او را داد و فرمود: بنشين.
سپس آن مرد كنار من آمد و نشست و من بدون آن كه با كسي سخن بگويم، در ذهن خويش گذراندم و با خود گفتم: اي كاش مي دانستم كه اين مرد كيست و از كجا آمده است؟
پس ناگهان امام عسكري عليه السلام مرا مخاطب قرار داد و فرمود: اي ابوهاشم! اين فرزند همان اعرابيه اي است - كه به نام ام غانم يمانيه، معروف مي باشد - كه ريگ ها را نزد پدران من مي برد و ايشان، بر آن ريگ ها مهر امامت مي زدند.
[ صفحه 85]
بعد از آن، حضرت به آن شخص يمني رو كرد و فرمود: ريگ هائي را كه آورده اي، بياور.
پس آن مرد، مقداري ريگ در آورد و خدمت امام عليه السلام نهاد؛ و حضرت با مهر امامت خويش، همچون پدران بزرگوارش بر آن ريگ ها مهر امامت خود را زد.
ابوهاشم جعفري در ادامه ي سخن خود گفت: مثل اين كه هم اكنون من اثر و نوشته ي مهر امام عسكري عليه السلام را بر آن ريگ دارم مي بينم كه نوشته است: «الحسن بن علي».
بعد از آن، به شخص يمني خطاب كرده و گفتم: آيا تاكنون حضرت ابومحمد عليه السلام را ديده اي؟
در جواب اظهار داشت: خير، به خدا سوگند! كه تاكنون همديگر را نديده ايم، همانا مدت زماني است كه من شيفته ي ديدار و زيارت وجود مباركش مي باشم، تا آن كه جواني - كه تا به حال او را نديده بودم - نزد من آمد و اظهار داشت: برخيز كه به آرزوي خويش رسيده اي، و اكنون مي بيني كه در محضر مقدس و مبارك ايشان حضور دارم.
ابوهاشم جعفري در پايان افزود: سپس از جاي خود برخاست و به حضرت خطاب نمود و گفت: من شهادت مي دهم كه تو همچون اميرالمؤمنين علي و ديگر ائمه ي اطهار صلوات الله عليهم، بر حق بوده و مي باشيد؛ همانا كه حكمت الهي و امامت، در اين زمان به تو منتهي
[ صفحه 86]
گشته است؛ چون شما ولي خدا هستي.
سپس ابوهاشم گفت: از اسمش سؤال كردم؟ در پاسخ گفت: نام من مهجع بن صلت بن عقبة بن سمعان بن غانم بن ام غانم مي باشد، فرزند همان زن يمانيه اي كه به صاحب ريگ معروف است [1] .
بعد از آن ابوهاشم جعفري اشعاري را در اين باره سرود. [2] .
[ صفحه 87]
پاورقي
[1] طبق آنچه كه از روايات استفاده مي شود: سه نفر از بانوان، چنين معجزه اي را از معصومين عليهم السلام نقل كرده اند:
1- ام الندي، حبابه دختر جعفر و البيه اسدي، كه از زمان حضرت رسول تا امام رضا صلوات الله عليهم زنده ماند.
2- ام غانم، كه در همين داستان مطرح شد.
3- ام سليم، كه فقط حضرت رسول و اميرالمؤمنين صلوات الله عليهما، مهر نبوت و امامت خود را بر ريگها زدند.
[2] اعلام الوري طبرسي: ج 2، ص 138، س 11، الخرائج و الجرائح: ج 1، ص 428، ح 7، مناقب ابن شهر آشوب: ج 4، ص 441، الثاقب في المناقب، ص 561، ح 500، بحار: ج 50، ص 302، ح 78.