مدينه، قلمرو روشن عشق است
محمد كاظم بدرالدين
شعرها، از عاقبت به خيري خود مي گويند كه يازدهمين عطر را بوييده اند؛ عطشناك و مشتاق. زمين، امروز متبسم است و آسمان، طرحي از نشانه هاي يكريز، از سوي فرشتگان مسرور دارد. همه آراستگي ها، بر صفحه امروز باريده است.
چه تابناك مي توان از مدايح امروز، پياله برگرفت و با مستانگي، تا آخر دنيا، به عشق و شور و خلوص پرداخت.
مدينه، بار ديگر ، در اندامي قدسي ظاهر شده است؛ ايستاده بر درگاه صبح .
جماعت شاهد نيز صف كشيده اند پشت خانه رونق شكوفايي. تولد چكامه اي ارديبهشتي است .
مدينه، قلمرو روشن عشق است؛ بافت محكم دلدادگي .