بازگشت

امام يازدهم - منبع فيض و سرچشمه علم الهي


امام حسن عسكري(ع) با آنكه بيش از 29 سال عمر نكرد، ولي در مدت شش سال امامت روحاني اسلامي، آثار مهمي از تفسير قرآن و نشر احكام و بيان مسايل فقهي و جهت دادن به حركت انقلابي شيعياني كه از راههاي دور براي كسب فيض به محضر امام(ع) مي رسيدند، بر جاي گذاشت. در زمان امام يازدهم تعليمات عاليه قرآني و نشر احكام الهي و مناظرات كلامي جنبش علمي خاصي را تجديد كرد و فرهنگ شيعي - كه تا آن زمان شناخته شده بود - در رشته هاي ديگر نيز مانند فلسفه و كلام باعث ظهور مردان بزرگي چون يعقوب بن اسحاق كندي، كه خود معاصر امام حسن عسكري بود و تحت تعليمات آن امام، گرديد.

در قدرت علمي امام(ع) كه از سرچشمه زلال ولايت و اهل بيت عصمت مايه گرفته بود - نكته ها گفته اند. از جمله آنكه كندي (ابويوسف يعقوب بن اسحاق) فيلسوف عراقي كه ابونصر فارابي شاگرد مكتب وي بوده است، در زمان امام(ع) به زعم خود، پيرامون متناقضات قرآني[به خيال خود]كتابي تدوين كرد، امام عسكري(ع) توسط بعضي از منسوبان به حوزه علمي او، با او تماس گرفت و كوشش وي را با شكست روبرو كرد و كندي را قانع نمود كه در اشتباه بوده است. كندي توبه كرد و اوراق خود را سوزانيد و بعدها از دوستداران و در صف پيروان آن حضرت درآمد.

مواضع علمي امام عسكري(ع) در پاسخهاي قاطع و استوار در مورد شبهه ها و افكار كفرآميز و بيان كردن حق، با روش مناظره و گفتگوهاي موضوعي و مناقشه ها و بحثهاي علمي، روز به روز شخصيت آن حضرت را بارزتر نشان مي داد و مؤمنان را به شخصيت مكتبي و فكري خود مجهز مي نمود و از سويي پايداري و ايستادگي آنان را در برابر جريانهاي فكري خطرناك، تضمين مي نمود.

امام(ع) بيانات علمي قابل توجهي در خصوص خلق قرآن براي ابوهاشم جعفري ايراد فرمود و نيز مطالبي ارزشمند در باب تفسير قرآن از او نقل شده است.

در دوران امام عسكري(ع) شالوده نظام مرجعيت تحكيم يافت و نقش دانشمندان شيعه، بدين اعتبار كه آنان وكلا و نواب و سفيران امام معصوم(ع) به شمار مي روند، برجستگي ويژه اي يافت و روايتهاي فراواني از امام عسكري(ع) در خصوص نقش علماي ديني در بين مردم منتشر شد كه يكي از آنها همان روايت معروفي است كه امام عسكري(ع) از جد خويش امام صادق(ع) روايت كرده و در آن آمده است:

«آنكه از فقيهان خويشتندار است و دين خويش را پاسدار و با هوي و هوس خود ستيزه كار و امر مولاي خويش را فرمانبردار، پس بر عوام است كه از او تقليد كنند.»

از همين رو دانشمندان هدايت يافته به نور اهل بيت(ع) امور امت را در دوران امام عهده دار شدند و با امام درباره مسايل دشواري كه با آنها برخورد مي كردند، نامه مي نگاشتند و امام هم پاسخهايي به آنها مي نوشت و نامه ها را به امضاي خويش مهر مي كرد. اين نامه ها در نزد علما به «تواقيع» معروف شد و برخي از آنها از سوي امام عسكري(ع) شهرت خاصي كسب كردند.

در اين مجال، بد نيست به نام گروهي از ياران امام و راويان اين بزرگوار نيز اشاره كنيم:

- احمد بن اسحاق اشعري: وي نماينده و فرستاده مردم قم و از ياران خاص امام عسكري بوده است.

- حسن بن شكيب مروزي: او دانشمند، متكلم و نويسنده چند كتاب بوده و در سمرقند سكني داشته است. شيخ طوسي اين مرد را در شمار ياران امام عسكري(ع) برشمرده است.

- حفص بن عمروالعمري: شيخ طوسي او را از ياران امام عسكري محسوب داشته و از جانب امام درباره او توقيعي صادر شده كه در آن آمده است: «از شهر بيرون مرو تا «عمري» را ديدار كني خداوند به پاس رضاي من از او، از وي راضي و خشنود باد. پس بر او سلام مي كني و او را مي شناسي و او هم تو را مي شناسد. او پاك و امين و پاكدامن است و به ما نزديك. تمام چيزهايي كه از نواحي (مختلف شهرها) به سوي ما آورده مي شود، آخر كار بدو مي رسد تا آن را به سوي ما بفرستد.»

اين نامه بيانگر شيوه امام در تحكيم رهبري صالح در طايفه شيعه است تا مرجعيت را براي رسيدگي به امور شيعيان سرو سامان بخشد و اين امر براي قرون بعدي، به مثابه سنتي حسنه درآيد.

- حمدان بن سليمان (ابوسعيد نيشابوري): شيخ طوسي او را جزو ياران امام عسكري جاي داده است. او فردي ثقه و از نامداران شيعه بود.

- علي بن جعفر هماني: وي بنا به تعبير برخي، مردي فاضل و پسنديده و از وكلاي امام هادي و امام عسكري بود.

- محمد بن حسن صفار: وي از سران شيعه در قم و مردي بزرگوار بود كه دهها كتاب تأليف كرد و در آنها احاديث اهل بيت(ع) را در مسايل مختلف حفظ نمود. بين او و امام عسكري نيز نامه هايي رد و بدل شده است.

افرادي كه نامشان ذكر شد، برخي از وكلا و نواب امام و كساني بودند كه اركان نظام مرجعيت در ميان امت، بدانها استحكام يافت. نظام مرجعيت به مثابه شيوه اي در حركت سياسي و راهي استوار براي دعوت به خدا و سازماندهي مكتبي براي جامعه، قلمداد مي شود. همچنين، اين نظام مي تواند به وقت بازگشت حكومت به دست اهل آن، نظامي سياسي براي امت باشد.