بازگشت

تو دويست دينار داري


اسماعيل بن محمد كه از فرزندان عبدالله بن عباس است مي گويد: مبلغ دويست دينار پول داشتم كه آنها را در زميني دفن كرده بودم، بر سر راه امام عسكري عليه السلام قرار گرفته و به او عرض كردم: يابن رسول الله ! من در آمدي ندارم تا براي شب و روزم ناني تهيه كنم و در وضع اسفناكي به سر مي برم، تا جايي كه حتي يك دينار پول ندارم.

جاي تعجب اين بود كه اسماعيل در حضور امام به دروغ سوگند ياد كرد. حضرت از شنيدن سخنان اسماعيل ناراحت شد و فرمود: چرا به دروغ قسم ياد مي كني، و من مي دانم كه تو دويست دينار دفن كرده اي ولي «... اِنَكَ تَحْرُمُ الدَنانيرَ الَتي كُنْتَ دَفَنْتَها...؛ [اين را بدان كه روزي شديدا به آن پول محتاج مي شوي و لكن] از آن دينارها كه دفن كرده اي استفاده نمي بري؟» و امام عليه السلام اضافه كرد كه من اين سخنان را براي اين نمي گويم كه تو را از احسان خود محروم سازم. آن گاه به غلام خويش دستور داد: كه هر چه داري به او بپرداز، غلام موجودي حضرتش را كه صد دينار بود به وي داد.

از اين جريان مدتي گذشت تا زماني كه اسماعيل شديدا به آن دويست دينار دفن شده نياز پيدا كرد، با اينكه جاي دفن دينارها را تغيير داده بود وقتي سراغ آن رفت متوجه شد كه پسرش دينارها را خرج كرده و حتي يك درهم باقي نگذاشته است.