بازگشت

فضل الله بن روزبهان خنجي


(م 927)

در شرح صلوات بر حضرت امام حسن عسكري عليه السلام مي گويد:

«اللهم صل و سلم علي الإمام الحادي عشر، المقتدي الرضي المجتبي الوفي المقتفي في العبادة آثار النبي و الولي و المسخر لعسكر الملائكة بالعزم القوي النور الجلي، البدر الوضي ذي القدر العلي و المجد البهي و العز السني وارث الإمامة من الوصي والد الحجة الصفي و ولد النبي الزكي أبي محمد الحسن العسكري ابن علي النقي المتوفي في شبابه بالبلاء المدفون عند أبيه بسر من رأي».

«بار خدايا درود و صلوات فرست بر امام يازدهم، مقتداي مرضي الخصال و برگزيده ي صاحب وفا، پيروي كننده در عبادت به آثار حضرت نبي صلي الله عليه و آله و حضرت ولي (علي مرتضي) تسخير



[ صفحه 469]



كننده ي لشكر ملائكه با عزم قوي.

و اين اشاره است بدانچه روايت كرده اند كه نوبتي به متوكل رسانيدند كه حضرت امام حسن عسكري عليه السلام قصد دارد جهت خلافت خروج كند و مردم كوفه و عراق و خراسان با او موافقند، متوكل براي اين كه قدرت خود را به امام نشان دهد، دستور داد تمامي لشگر از شهر سر من رأي بيرون آيند و فرمود كه هر كس از لشگر او توبره اسب خود را از خارك پر كند و تمامي در يك محل بريزند لشگري عظيم هر يك توبره خود را از خاك پر كردند و در يك محل ريختند و تلي عظيم در غايت بلندي در آنجا پديد آمد كه آن را «تلي المخال» نام كردند يعني تل توبره ها. بعد از آن متوكل، امام حسن عسكري عليه السلام را طلب نمود و با آن حضرت بالاي تل رفت و به لشگر امر كرد همه لباس رزم بپوشند و آرايش تمام كنند و با لباسهاي تازي در غايت آراستگي سوار شوند و خود را عرض كنند، غرض او آن بود كه لشگر خود را به امام نشان دهد چون لشگرها را به امام نشان داد، گفت: اين لشگرهاي من است و هر كس با مخالفت مي كند گو طاقت مقاومت اين لشگر پيش آور!

امام فرمود: تو لشگر خود را نشان دادي، اكنون نگاه كن و لشگر مرا تماشا كن، چون متوكل نگاه كرد ميان آسمان و زمين را از سواران ملك كه تمامي بر اسبان «ابلق» سوار بودند، مملو يافت از اسبها را آراسته و با سلاح تمام، صفها را راست كرده، متوكل از ديدن اين منظره، بيفتاد و بي هوش شد، چون به هوش آمد گفت: اينها چه كسانند؟ فرمود: اينها لشگر منند، اما ما طلب ملك و خلافت نداريم و به عبادت مشغوليم، تو خاطر جمع باش».

او نور روشن و ظاهر است و داراي قدر و مرتبت بلند و بزرگي و عزت در غايت بها و جلال است و آن حضرت صاحب ميراث امامت از وصي است. و او پدر حجت برگزيده و فرزند پيغمبر پاكيزه است و كنيت او حضرت «ابومحمد» و لقبش عسكري است و وفات كننده در



[ صفحه 470]



جواني به بلا و زحمت و مدفون در نزد پدر خود در شهر سر من رأي».

و صلي الله علي سيدنا محمد و آل سيدنا محمد سيما الإمام الصفي الحسن العسكري و سلم تسليما [1] .


پاورقي

[1] وسيلة الخادم الي المخدوم، ص 270 - 265.