بازگشت

حافظ حسين كربلائي تبريزي


(م 994 ه)

درباره ي امام حسن عسكري عليه السلام مي نويسد:

«ذكر الإمام الهمام، السيد العالم العامل، و السند الفاضل الكامل، علم الهدي، طود النهي، كاشف البلوي و المحن، ابن علي بن محمد بن علي بن موسي، أبي محمد الحسن الزكي العسكري صلوات عليهم اجمعين».

«وي امام يازدهم از ائمه ي اثني عشر است، كنيت وي ابومحمد است و لقبش هادي و زكي و سراج و عسكري...».

وي را كرامات عجيب و خرق عادات عظيم بوده از آن جمله روايت كرده اند كه: وي هنوز خردسال بود كه در چاه آب افتاد و پدرش حضرت امام علي النقي عليه السلام در نماز بود، زنان فرياد برآوردند، چون حضرت سلام نماز باز داد فرمود كه: باكي و بأسي بر او نيست، ديدند كه آب چاه بالا آمده و وي بر روي آن نشسته و هيچ آسيبي به وي نرسيده است به اذن الله...

و همچنين «اسماعيل بن علي بن عبدالله بن عباس» روايت كرده: وقتي بر سر راه حضرت امام حسن عسكري نشستم چون وي نزديك شد به آن حضرت از فقر خود شكايت كرده و سوگند خوردم كه مرا حتي يك دينار و يك درم نيست و به عسرت و تنگي مي گذارنم. آن حضرت فرمود كه: سوگند مي خوري به دروغ و حال آن كه تو دويست دينار در زير خاك كرده اي و اين را بدان جهت كه به تو چيزي ندهم نمي گويم. بعد از آن به غلام خود فرمود كه: اي غلام آنچه با تو است به وي بده. غلام صد دينار به من داد. پس رو به سوي من كرد و گفت: تو دينارهائي را كه زير خاك كرده اي وقتي كه به آن محتاج باشي. از آن بهره اي نخواهي گرفت به هر حال آنچه به من بخشيده بود نفقه كردم و مضطر شدم و به چيزي بعد از آن نفقه ي خود و عيالان كنم، بر سر آن دفينه آمدم اثري از آن نيافتم گويا پسر من آنجا را دانسته بود و بيرون آورده، همچنان كه حضرت فرموده بود تمتعي از آن نيافتم.



[ صفحه 472]



«حافظ حسين كربلائي» سپس مي افزايد:

اگر به ذكر كرامات و خارق عادات حضرات ائمه ي معصومين عليهم السلام مشغول گرديم، هر آينه كتب مطول بايد نوشت و ايشان خود از علو مرتبت و سمو منزلت مستغني از اينهايند، چه هر يك از ادني مريدان و معتقدان و متشبثان اين خاندان را كرامات بزرگ دست داده، و آن همه به واسطه ي متابعت و مبايعت ايشان بوده پس ختم احوال خجسته مآل حضرت امام حسن عسكري عليه السلام را به ذكر كلمات طيبه چند كه حضرت شيخ «علاء الدوله ي سمناني» قدس سره از خط شريف آن حضرت نقل فرموده كرديم و آن اين است:

«اللهم وفق و أعن. قد صعدنا ذري الحقايق بأقدام الفتوة و الولاية و قددنا سبع طرائق بأعلام النبوة و الهداية، فنحن ليوث الوغي و غيوث الندي و فينا السيف و القلم في العاجل، و لواء الحمد في الآجل و اسباطنا خلفاء الدين و حلفاء اليقين و مصابيح الأمم و مفاتيح الكرم فالكليم البس حلة الأصطفاء لما عهدنا منه الوفاء و روح القدس في جنان الصاقورة ذائق من حدائقنا الباكورة و شيعتنا الفئة الناجية و الفرقة الزاكية صاروا لنا ردء و صونا و علي الظلمة البا عونا و سيحضر لهم ينابيع الحيوان بعد لظي النيران لتمام آلم و طه و طواسين و هذا الكتاب ذرة من جبل الرحمة و قطرة من بحرالحكمة، كتبه حسن بن علي العسكري سنة أربع و خمسين و مأتين».

«چون سعادت مساعدت نمايد كه به شرف زيارت حضرت امام علي النقي و امام حسن عسكري عليهماالسلام در سر من رأي كه در زير يك قبه مدفونند، مشرف شود اين زيارت نامه را بخواند:» [1] .


پاورقي

[1] روضات الجنان، روضه ي هشتم، ج 2، ص 388 - 385.