بازگشت

اعطاء كردن انگشتر به جاي نقره


ابوهاشم مي گويد: به محضر امام حسن عسكري عليه السلام رفتم و مي خواستم از آن حضرت درخواست نقره اي كنم تا با آن انگشتري بسازم و به آن تبرك بجويم.

پس در محضر آن حضرت نشستم، ولي آن چه را كه براي آن، به محضرش رفته بودم فراموش كردم، وقتي كه خداحافظي كرده و برخاستم تا از خانه آن حضرت بيرون بروم آن حضرت انگشتري به من داد و فرمود: «تو نقره مي خواستي و ما انگشتر به تو داديم، خداوند اين انگشتر را براي تو گوارا سازد اي ابوهاشم.» [1] .


پاورقي

[1] انوار البهيه.