بازگشت

رام شدن استر چموش


مي گويند: مستعين بالله خليفه، استري چموش و سركش داشت به طوري كه قدرت نداشت كه بر او لگام بزند يا زين بر پشت او بگذارد يا بر آن سوار شود، اتفاقا روزي به حضرت امام حسن عسكري عليه السلام گفت: «از شما خواهش مي كنم كه بر اين استر، لگام بزنيد.» و هدفش از اين كار اين بود كه استر چموشي كند و به آن حضرت آسيب برساند.

امام حسن عسكري عليه السلام برخاست و دست مبارك خود را بر ران استر گذاشت. آن حيوان عرق كرد به نحوي كه عرق از او جاري شد و در نهايت آرامي و تذلل شد.

پس حضرت او را زين كرد و لگام بر دهنش زد و سوار شد و قدري با او راه رفت.

پس خليفه از اين كار تعجب كرد و آن استر را به حضرت بخشيد. [1] .



[ صفحه 523]




پاورقي

[1] منتهي الآمال.