بازگشت

سخنان كوتاه آن حضرت به نقل از الدرة الباهرة


بخشش حدي دارد پس اگر از آن حد گذشت اسراف است. دورانديشي حدي دارد كه اگر از آن حد گذشت ترس است. اقتصاد و ميانه روي را حدي است كه اگر از آن بگذرد بخل است و نيز شجاعت را اندازه اي است كه اگر از آن گذشت نابودي است. از ادب همين كافي است كه كردار بدي كه ديگران مي كنند، تو نكني. اگر مردم دنيا عقل داشتند دنيا ويران مي شد. بهترين برادران تو آن است كه گناهت را فراموش كند و نيكي تو را به خود ياد آورد. ضعيف ترين دشمنان در نيرنگ بازي آن است كه دشمني اش را آشكار كند. خوش چهرگي زيبايي برون و خوش فكري زيبايي درون است. هر كه به خدا مأنوس شد از مردم گريخت و نشانه ي انس به خدا وحشت از مردم است. هر كه از مردم تقوا نكند از خدا هم تقوا نخواهد كرد. همه بدي ها در خانه اي گذارده شده كه كليد آن دروغ است. چون دلها سرحال آيند بدانها ياد دهيد و چون مي رمند آنها را به حال خود واگذاريد. پيوستن به كسي كه بدو اميد داري بهتر از ايستادن پيش كسي است كه از شر او در امان نيستي. هر كه بيشتر بخوابد، بيشتر خواب مي بيند. ناداني دشمن است و بردباري استواري است. و دل آسودگي را نمي شناسد كسي كه حلم و بردباري، خشم او را فرونداده است. اگر آنچه قضاي الهي است، بودني است پس زاري و عجز براي چيست؟ كسي كه به بزرگواري رسيده، تو را به سوي او مي خواند و به وي نزديكت مي كند و آن كه به لئيم رسيده، تو را از او دور مي كند و او را از تو خشمگين مي سازد. كسي كه پارسايي سرشت و نكويي كردن زيور اوست، به خاطر ستايش نكوي مردمان در حق او بر دشمنش پيروز مي شود و با شهرت نيكو از رسيدن نقص به خود در امان مي ماند.