بازگشت

حسن دوم




باز بر جسم خسته جان آمد

بر تن ناتوان توان آمد



باز از كشور ملاحت و حسن

شهرياري به عز و شان آمد



آمداين مژده از سما بر گوش

پدر صاحب الزمان آمد



آن كه در خانه اش گشايد چشم

منجي و مصلح جهان آمد



عسكري اي كه از گل رويت

عرصه دهر گلستان آمد



از شبستان حضرت هادي

مهر روشنگري عيان آمد



حسن دوم بتول توئي

كز قدوم تو شادمان آمد



پيش تو حسن يوسف كنعان

كي دگر بر سر زبان آمد



حمل بار فراق مهدي تو

بر هنرور بسي گران آمد



حاج علي هنرور (مداح)



[ صفحه 521]